بصیرت ملت و حضور پُرمضمون در شکوه استقبال از شهداء
کارهای بزرگی که ملت ایران به مدد شهداء می کنند. همیشه این موضوع را گفته و بر آن اعتقاد راسخ دارم که زنده بودن شهدا و آثار آنها در زندگی روزمره و سرنوشت کشور و ملت ایران و حتی فراتر از آن را بارها و بارها آزموده ایم. اعتقاد به زنده بودن شهدا ریشه در […]
کارهای بزرگی که ملت ایران به مدد شهداء می کنند.
همیشه این موضوع را گفته و بر آن اعتقاد راسخ دارم که زنده بودن شهدا و آثار آنها در زندگی روزمره و سرنوشت کشور و ملت ایران و حتی فراتر از آن را بارها و بارها آزموده ایم.
اعتقاد به زنده بودن شهدا ریشه در آموزه های الهی دارد، و چون سخن خداست تردیدی در آن نیست، آنچه مهم است تبدیل سخنان خدا به باورهای قلبی و نقش آفرینی باورها در معادلات زندگی ماست.
یک مثال ساده شاید منظور را در دسترس قرار دهد، ما در نماز های یومیه حداقل ۱۰بار این آیۀ قرآن را به زبان می آوریم و می گوئیم ” ایّاک نعبد و ایّاک نستعین” آموزۀ قرآن و مطالبۀ خدا از بندگان است که تمام منفعتش هم برای بندگان است، لیکن اگر کمی با خود و خدای خود صادق باشیم خواهیم دید که گاهی غیرخدا برای ما جای خدا نشسته و چه در مقام کرنش و احترام ناشی از طمع به رسیدن منفعت و چشم امید استعانت داشتن به غیر خدا در رفتار ما کم و یا زیاد قابل مشاهده است.
می گوئیم شهیدان زنده اند ولی مهم این است که چقدر باور داریم.
در قرآن خوانده ایم ” دست خدا بالاترین دست هاست” ولی مهم این است که دستی را بالاتر از دست خدا ندیده و به وعده های الهی اعتماد کنیم،و خوانده ایم “کسی که به خدا توکّل کند ، خدا او را کفایت می کند.” و خوانده ایم … مهم باور این مفاهیم و آموزه هاست.
از دلایل عصمت معصومین “علیهم السلام”گفته می شود :شناخت و باور نسبت به حقیقت گناهان است .آنچه به کار می آید باور است نه بیان و اظهار.
حال وارد سخن اصلی شوم ،و آن اینکه شهدا یکی از چند عامل پایۀ تحرک و تحول و اصلاح مسیر و مقوّم حرکت امت اسلام و ملّت ایران در مسیر پر بهجت اعتلای کلمۀ توحید و حیات طیّبه اند.این عوامل عبارتند از عشق به قرآن و اهلبیت عصمت و طهارت بویژه کشتی نجاتشان حضرت حسین ابن علی “علیه السلام” و رهبران حسینی زمان ، امام خمینی”قدس سرّه ” و رهبر معظم انقلاب و شهداء.
و این عوامل در طول این سالیان عزت و عظمت ملت ایران چه خوب نقش آفریده و ملت بزرگ ایران چه عالی پاسخ داده اند.
این بار شهدا در شرایطی رسیدند که نیاز به آنها شاید بیش از سایر شرایط بود.
شرایط اینگونه است که چند عامل دست به دست داده اند تا ذائقۀ ملت را از پیگیری عزّت و افتخار حسینی، تغییر داده و با حربۀ واقع گرائی ، واقعیت را اینگونه جلوه دهند که آیندۀ روشن در گرو تسلیم شدن به واقعیّت هائی است که به عنوان واقعیّت معرفی شده و در دیدۀ صاحبان دید نافذ جعلی و فاقد واقعیّتند.
یکی از این گزاره های غلط که به عنوان واقعیّت جعل شده است اینکه جز با به نتیجه رسیدن توافق با استکبار، نمی توان از مشکلات کشور عبور کرد و آیندۀ روشنی برای کشور و ملّت ایران قابل تصور نیست.
گزارۀ غلط دیگر این که آنان که بر حفظ حقوق و عزت ملّت و کشور تأکید کرده ودر مذاکرات فقط توافق خوب را قبول دارند صلح طلب نبوده بلکه جنگ طلبند.
گزارۀ غلط دیگر این که عمده مشکلات کشور از تحریم سرچشمه می گیرد.
گزارۀ غلط دیگر این که برای رسیدن به توافق ما باید در سیاست های منطقه ای و بین المللی که بر اساس هدایت های امام و آموزه های اسلامی تنظیم و به اجرا در آمده تجدید نظر کنیم.
گزارۀ غلط دیگر این که هژمونی غرب بخصوص آمریکا را ناگزیریم بپذیریم.
گزارۀ غلط دیگر این که اگر ما در راه خدا و بر اساس وعده های الهی بر مواضع انقلابی و الهی خود تأکید کنیم به نتیجه نمی رسیم یعنی اعتماد به خدا و وعده های الهی کافی نیست و واقع گرائی به ما دیکته می کند که باید با آمریکا و اذنابش بسازیم تا خیالمان راحت شود.
تلاش های نظریه پردازی و تبلیغاتی قابل توجهی با غرض و یا بی غرض صورت گرفته تا در شرایط کنونی افکار عمومی کشور را به این گزاره ها سوق دهند و در بعضی بخشها و القاء بعضی گزاره ها در گروهی از مردم نیز موفق بوده اند.
آن شرایط نیاز که گفتم نفوذ برخی از این افکار و جمع بندی ها در بخشی از جامعه بود که خطر غرق شدن و گم کردن راه را برای آنان رقم می زد.
غرق شدن فقط در دریا و میان امواج و انبوه آب ها نیست ، می توان در افکار غلط و در ورطۀ گمراهی و یا اندیشه های ناصواب غرق شد.
می شود در دنیا طلبی و عافیت طلبی و افکار مادّی و نگاه ظاهربین غرق شد.
اینجا بود که غریق نجات ها یا دقیق تر بگویم ناجیان غریق رسیدند.
آمدند بگویند اگر چه به ظاهر دستانمان را بستند اما چونان دست بستگان عبید در مقابلشان سرخم نکرده و با پایمردی عزّت آفریدیم و مسیر روشن آزادگی و پیشرفت را گشودیم.
آری باورشان به مددشان آمد که “من یتّق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب”، بن بست برای مؤمن معنا ندارد. هر که از بن بست دم زند ، نشان از بی ایمانی او به این آیات نورانی قرآن است. با باورشان ایستادند ، هم خود روزی خور نزد خدا شدند و هم ملّت ایران را بر سر سفرۀ عزت و اقتدار نشاندند.
اگر چه دستانی بسته و پیکرهائی خسته از رنج و فرسایش جسم داشتند، اما چون مولای بی دستشان اباالفضل العباس گره گشا شدند.
پس از غبار فتنه ۸۸ ،کربلا و امام حسین “علیه السلام” ، دسیسه های دشمنان قسم خوردۀ اسلام و انقلاب و ماهیت پوچ مدعیان و بی اعتقادی آنان به ملّت و ارزشهای مورد احترام را برملا کردند و حماسه ای رقم خورد که یأس دشمنان خدا را به دنبال داشت.
امروز هم این شهدا کاری حسینی کردند و در شرایط سنگین فضاسازی استکبار برای رساندن ملّت به شرایطی که در مقابل زیاده خواهی های استکبار سر تعظیم فرود آورد، سروقامتانی آمدند که یادآور شوند صحنۀ رویاروئی در دوران دفاع مقدس بسیار سنگین تر بود و اگر ملّت بزرگ ایران آن صحنه را با موفقیّت و پیروزی پشت سر گذاشت هیچ عاملی نقش افرین نبود مگر ایمان و باور عمیق رزمندگان و اکثریت ملت ایران که ایثار و فداکاری و جهاد فی سبیل الله را زمینه ساز گردید و در پی آن وعدۀ الهی در امداد الهی و پیروزی نهائی تحقق یافت.
شهدا آمدند تا بگویند آنچه دستاورد در طول این سالیان پس از دفاع مقدس داشته اید یکی مرهون جانفشانی شهدا و ایثار و از خودگذشتگی ایثارگران است و دیگر این که توفیقات در جایگاه هائی که فرهنگ ایثار و عشق به خدا و ملّت تجلی داشته است، رخ نموده است.
شهدا آمدند تا بر این جملۀ پر مغز رهبر غزیزمان تأکید کنند که اگر راه امام و شهداء را نپیمائیم سیلی خواهیم خورد.
شهدا آمدند بگویند ما با ولایت بر سر پیمان ماندیم که عزّت آفریدیم و کشور را بیمه کردیم ،شما هم پشتیبان قولی و عملی ولایت باشید تا کشور شما آسیبی نبیند.
و امّا مردم عزیز و بزرگ تهران و ایران اسلامی ،
چه خوب پیام شهیدان را به جان خریدند ، و چه باشکوه استقبال توأم با بصیرتشان بار دیگر یأس دشمنان را رقم زد.
و چه خوب بی اساس بودن خواب های پریشان استکبار را به اثبات نشستند.
چه حادثۀ به یاد ماندنی را خلق کردند ،که تحسین و تقدیر امام المسلمین را زمینه ساز شد و مدال افتخار دیگری گرفتند.
و رهبر معظم انقلاب چه زیبا فرمودند که:سلام بر شما ملّت بزرگ، وفادار، آگاه، مسئولیّتپذیر که خطاب لطیف الهی را به درستی میشناسید و مینیوشید و پاسخ میگویید.
و چه با اقتدار بافته های استکبار و واداده های داخلی را پنبه کردند.
مردم بزرگ تهران ، به عنوان نمایندۀ شایسته ملت عزّتمند ایران حرف آخر را با لبیک به شهیدانشان گفتند.
شهدا نشان دادند که زنده اند و زندگی آفرین.عزّتمندند و عزّت آفرین.
درود خدا بر شهیدان، شهدای نامدار ایران اسلامی و درود خدا بر این غوّاصان ناجی غریق .
درود خدا بر امام شهیدان و بر جانشین شایسته اش.
و سلام بر ملّت بزرگ ایران و مردم شریف تهران.
التماس دعا: خاک پای شهداء حسین کاشانی پور