روایتی از صحنه‌های دیدار بیماران با خادمان امام رئوف/ از تخت‌های بیمارستان تهران تا پنجره فولاد امام رضا(ع)
سفیران امام رئوف با معیت پرچم متبرک رضوی و اهدای بسته‌های تبرکی از کادر درمان بیمارستان بقیه الله تهران قدردانی و از بیماران عیادت و برای ساعاتی حال و هوای امام رضایی ایجاد کردند.
ببه گزارش خبرشهر از شبکه خادمان رسانه ای کانون های خدمت رضوی استان تهران، زمزمه هایی از سلام و ذکر حضرت رضا علیه‌السلام بر لبان بیمارانی به گوش می‌رسد که مدتی است بر تخت‌های بیمارستان بستری هستند.
این زمزمه‌ها تنها در ساعت قرار عاشقی جاری نیست و دیدن هر گونه شاخصه و نمادی از وجود مبارک شمس‌الشموس علی بن موسی الرضا(ع) حال و فضای زیارت حضرت را ایجاد می‌کند.
این‌بار قرار ملاقات و شوق دیدار توسط خادمان امام رئوف مهیا شد و سفیران مهربانی که همراه با لباس خدمت و در معیت پرچم متبرک رضوی و با چوب‌پرهایی که در صحن‌های حرم در دست می‌گیرند و شمعدانی‌هایی که نور و گرمای حرم را تداعی می‌کند، در بیمارستان بقیه الله الاعظم(عج) تهران فضای زیارت امام رضایی را رقم زد.
صحنه‌های ناب
کادر درمان بیمارستان، بیماران، همراهان و هر یک از پرسنل وقتی صحنه‌های زیبای حضور خادمیاران و پرچم متبرک رضوی را می دیدند، بسیار ذوق زده و خوشحال به سمت آنها می‌دویدند چراکه زمان زیادی بود که به‌دلیل شیوع کرونا و محدودیت‌های موجود به پابوسی حضرت نرفته بودند و در این فرصت، به سفیران امام رئوف پیام‌های دلتنگی زیارت خود را ابراز می‌کردند.
در راهروی بیمارستان گروه خادمیاران در حال رفتن به اتاق بیماران بودند که مادری دست فرزند خود را گرفت و سراسیمه خود را به آنها رساند تا با استشمام عطر عود و اسپند رضوی، زیر سایه خورشید هشتم، درمانی بر جسم بیمارش شود.
هر کس این صحنه حضور را می دید ذکر یا امام رضا علیه‌السلام بر زبانشان جاری می‌شد و اشک شوق و دلتنگی آمیخته با هم بر پهنای صورتش و دست‌های توسلش به سوی امام رئوف قرار می‌گرفت.
آمدم ای شاه پناهم بده
سوز اشک دل‌های بی‌قرار از فراق زیارت حضوری امام رضا علیه السلام در این فضای معنوی حال و هوایی ایجاد کرده بود که گویی در محضر آن امام رئوف قرار دارند و «رضا غریب الغربا» و «آمدم ای شاه پناهم بده» بخشی از عباراتی بود که بارها و بارها از زبان دلدادگان جاری می‌شد.
لطف و عنایت حضرت رضا علیه‌السلام بر بیماران و کادر درمان این بیمارستان به حدی است که اگر آنها به دلیل شرایط موجود نمی‌توانند به زیارت روند حضرت خودشان برای دیدار با آنها مشرف می شوند.
قطعه‌ای از بهشت بر دست بیماران
یادش بخیر وقت دعا و نماز بر فرش‌های صحن‌های زیبای حضرت می‌نشستیم و ذکر می‌گفتیم و دو رکعت نماز عشق می‌خواندیم اما برای این بیماران تقدیر به گونه‌ای دیگر رقم زده شده و حال قطعه‌ای از بهشت بر دستان آنها توسط خادمان امام رئوف هدیه می‌شود و اگر چه بر تخت بستری هستند اما پای دل‌شان در مشهد الرضا(ع) است.
در عیادت دیگر نوبت به پیرمردی رسید که توانایی نشستن نداشت چه برسد به راه رفتن اما حال و روز او را امام رئوف دیده بود و سفیران خود را به سوی این اتاق هدایت کرد و زمانی که آنها را دید گویی با تمام وجود در پای پنجره فولاد نشسته است.
بیمار دیگر که توانی برای صحبت کردن نداشت اما بغض گلویش را گرفت و اشک بر چشمانش روانه شد و وقتی نوای «یارضا یارضا» را می شنید دیگر آرام و قرار نداشت و برای لحظه‌ای چشمهایش را بست و گویا خود را بی‌درنگ به بارگاه ثامن الحجج رساند.
در محوطه بیمارستان، مادری حیرت‌زده از راه دور وقتی سفیران مهربانی را دید به سرعت به سوی آنها حرکت کرد و با بغضی که در گلو داشت و نمی‌توانست صحبت کند، اما اشک‌هایش کلی حرف برای گفتن داشت و وقتی دستی بر پرچم متبرک کشید آرامشی در وجودش نشست.
آقا شفای مرا داد
بیمارستان حضرت بقیه الله الاعظم(عج) تهران حال و هوای امام رضایی به خود گرفته بود؛ به عیادت بیماری رفتیم که سال‌ها از تخت بیمارستان جدا نشده بود و شرایط خاصی داشت و با بیماری که داشت دست و پنجه نرم می‌کرد، حضور سفیران مهربانی حال او را دگرگون ساخت.
در اتاقی دیگر پدری را دیدیم که اگرچه از شرایط جسمی نامناسبی برخوردار بود اما شکرگذار بود و از رویای که از امام رضا علیه‌السلام دیده بود برای خادمیاران تعریف کرد و شفای خود را مدیون حضرت می دانست.
در بخش دیگر از بیمارستان تعدادی از مجروحانی که در حادثه انفجار تروریستی مسجد امام بارگاه فاطمیه ولایت قندوز افغانستان دچار مصدومیت شده بودند، بستری بوده و خادمیاران رضوی همراه با پرچم گنبد مطهر و هدایای تبرکی از آنها عیادت و دلجویی کردند.
هرکس به نوبه خود عرض ارادت به سلطان خراسان داشت و با دستی بر سینه و دست دیگر که بر دعا گشوده بود، از خادمیاران رضوی نیز تشکر می‌کرد.
