عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی معتقد است که باید برای دوران پسا تحریم استراتژی مناسبی داشته تا بتوانیم شاهد رشد و شکوفایی صنعت و اقتصاد کشور باشیم
خبر شهر – علی اکبر سمیعی: عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی معتقد است که باید برای دوران پسا تحریم استراتژی مناسبی داشته تا بتوانیم شاهد رشد و شکوفایی صنعت و اقتصاد کشور باشیم. مشروح گفتگوی آفتاب یزد با حسین گروسی را در ادامه میخوانید: ارزیابی شما از وضعیت فعلی صنعت کشور چیست؟آیا […]
خبر شهر – علی اکبر سمیعی: عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی معتقد است که باید برای دوران پسا تحریم استراتژی مناسبی داشته تا بتوانیم شاهد رشد و شکوفایی صنعت و اقتصاد کشور باشیم. مشروح گفتگوی آفتاب یزد با حسین گروسی را در ادامه میخوانید:
ارزیابی شما از وضعیت فعلی صنعت کشور چیست؟آیا رونقی که در برخی صنایع بزرگ و مادر شاهدش هستیم در صنایع کوچک نیز وجود دارد؟
در کشورهایی که تجربه موفق صنعتی داشته اند بنگاههای کوچک بیشتر جواب داده است و این کشورها از طریق صنایع کوچک توانسته اند نرخ بیکاری خود را کاهش داده و فرصتهای شغلی زیادی ایجاد کنند. برخی کشورهای اروپایی نظیر ایتالیا که نرخ بیکاری بالایی داشت با توجه اش به بنگاههای کوچک توانست گامهای خوبی را برای تولید و صنعت و ایجاد اشتغال بردارد. کشورهای آسیایی نظیر چین و ژاپن هم همین راه را رفتند. بنابراین بنگاههای کوچک اهمیت زیادی دارند. باید در کشور ما حمایت بیشتری از این بنگاهها صورت گیرد. باید در زمینه اعتبارات و سرمایه در گردش این بنگاهها حمایت جدی تری از آنها به عمل آید. من فکر میکنم که صنایع کوچک، الگوی موفقی در دنیا هستند. در کشور ما، مشکلات عمده صنایع کوچک، کمبود نقدینگی است. اکنون 40 تا 50 درصد از واحدهای شهرکهای صنعتی فعال هستند و خب این آمار نشان میدهد که خیلی از سرمایههای ما راکد است. باید از این بنگاهها حمایت شده تا فعال شوند.
به مسئله کمبود سرمایه در گردش واحدهای تولیدی اشاره کردید. صنعتگران ما همواره از بانکها گلایه مند بوده اند که در خصوص اعطای تسهیلات همکاری نمیکنند. فکر میکنید در حال حاضر تعامل بانکها با تولید کنندگان به چه شکل است؟
اصولا سیستم بانکی در کشور ما یک سیستم پوسیده و قدیمی است و هیچ تحولی در آن صورت نگرفته است. تا زمانی که سیستم بانکی به این شکل باشد فکر نمیکنم مشکل تامین نقدینگی بنگاههای اقتصادی حل شود. علت هم این است که بانکها به نوعی خودشان بنگاه دار شده و از آن وظیفه اصلی خودشان منحرف شده اند. اکنون بانکها 20 درصد سود به سرمایه گذاران میدهند و 4 درصد هم خودشان روی آن گذاشته و به متقاضیان وام میدهند. بانکها در قراردادهایشان با متقاضیان وام از لحاظ حقوقی به گونه ای عمل میکنند که در صورت تاخیر در پرداخت اقساط و معوق شدن مطالبات تا 35 درصد و بالاتر از آن سود میگیرند یعنی اگر تولید کننده ای با مشکلی رو به رو شد کسی نیست که به او کمک کند بنابراین تولید کننده با این وام 24 درصدی نمیتواند جان بگیرد. در برخی از کشورها مثل سوییس و ژاپن اگر کسی بخواهد پولش را در بانک بگذارد حتی مبلغی هم از او کسر میشود. برخی از کشورها هم که به تولیدکنندگان وام میدهند با سود 4 درصد این وام را پرداخت میکنند. با شرایطی که سیستم بانکی دارد دیگر انگیزهای برای افراد باقی نمانده تا پولشان را به سمت تولید ببرند. اگر ما دنبال رشد صنعتمان هستیم این شیوه در بانکها باید تغییر کرده و بانکها، بانکداری کنند نه بنگاه داری. دولت، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد باید یک تصمیم جدی برای بانکها بگیرند. در صورت تحول نظام بانکی، صنعت به حرکت درمی آید و مردم پولشان را به بورس میبرند و چرخهای صنعت و تولید خواهد چرخید. در حال حاضر حتی اگر تولیدکنندهای وام با سود 24 درصد بگیرند باز هم تولید برای او توجیهی نخواهد داشت. تازه مالیات هم از تولیدکننده گرفته میشود و هزینههای تولید هم افزایش مییابد.
در چنین شرایطی کالایی که تولید میشود رقابتی نیست و بسیار گرانتر از مشابه خارجی خود خواهد بود. بنابراین ما باید هزینههای تولید را کاهش دهیم. یکی از راههای کاهش هزینههای تولید تامین سرمایه در گردش واحدهای تولیدی با نرخ پایین است.
به نظر شما تاثیر توافق هستهای در شکوفایی و رونق صنایع ما به چه میزان میباشد؟
دهه چهارم انقلاب، دهه پیشرفت و عدالت است. تمام محدودیتهایی هم که دشمنان ما در مورد موضوع هستهای برای ما ایجاد کردند برای این بود که ما نتوانیم پیشرفت کنیم.لازمه ایجاد عدالت در کشور این است که پیشرفت وجود داشته باشد. اگر پیشرفت نباشد ما به چه شکل میخواهیم عدالت را اجرا کنیم؟ باید مشخص شود حالا که تحریمها لغو خواهند شد استراتژی دولت چگونه خواهد بود؟ آیا پس از لغو تحریمها ایران باید بازار مصرف کالاهای خارجی شود؟ یا اینکه باید تدبیری دیگر اندیشید. قطعا دولت باید از این فرصت استفاده کند تا کشور ما به یک کشور تولید محور و صادراتی تبدیل شود. برداشته شدن تحریمها جاده را برای ما هموارتر خواهد کرد اما به این معنی نیست که اگر ما شرایط لازم را فراهم نکردیم خود به خود پیشرفت میکنیم. لغو تحریمها مثل این است که جادهای خاکی، آسفالت میشود بنابراین شرط لازم است و نه شرط کافی. بنابراین داشتن یک عزم و اراده جدی و استراتژی برای دوران پس از تحریم لازم است. باید حرکت کنیم زیرا حرکت در مسیر پیشرفت، شرط کافی است.در این خصوص ضرورت رس یدن به یک درک و فهم مشترک و اجماع میان ادارهکنندگان و مدیران کشور ضروری است. این درست نیست که فکر کنیم حالا که تحریمها برداشته میشود آقای دکتر روحانی به تنهایی میتواند کشور را اداره کند. باید بستر لازم را مهیا کنیم. معتقدم که مجلس بستر را مهیا کرده است. در سالهای اخیر قوانین خوبی مثل قانون حداکثر استفاده از توان داخلی، قانون حمایت از توسعه فضای کسب و کار و قانون صندوق توسعه ملی تصویب شده است. در سال 90 قانون صندوق توسعه ملی در مجلس تصویب شد و قرار شد که 20 درصد از درآمد سالانه نفت به این صندوق برود و سالی هم 3 درصد به این میزان اضافه شود تا به مرور از وابستگی به نفت نجات پیدا کنیم. البته به نظر من هنوز صندوق توسعه ملی نتوانسته رسالت خود را به خوبی انجام دهد. در مورد قانون هدفمندی یارانهها هم قرار بودکه 30 درصد از درآمد هدفمندی به بخش تولید داده شود اما این موضوع تحقق نیافت و در دولت گذشته شاهد رشد منفی 7/6 درصدی در کشور بودیم. باید مجلس قوانین را هموار کرده و دولت هم در اجرای قوانین وظیفه خود را به درستی انجام دهد. تولیدکنندگان هم باید بدانند که اگر وامی را میگیرند آن را در بخش تولید هزینه کنند. من امیدوارم حال که جاده حرکت ما هموار شده بتوانیم با یک عزم و اراده لازم رشد خوبی در صنعت،کشاورزی و تجارت داشته باشیم.
اشاره کردید که قیمت تمام شده تولید بالا و رقابتپذیری پایین است. فکر میکنید با چه راهکارهایی ما میتوانیم قیمت تمام شده تولید را پایین آورده و رقابتپذیری در صنایع را افزایش دهیم؟
ما باید در ابتدا یک استراتژی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت داشته باشیم تا مشخص شود که چه کار میخواهیم بکنیم؟ در چه صنایعی میخواهیم رشد کنیم؟ میخواهیم چند برند داشته باشیم؟ موضوع دوم این است که مصرفکنندگان به دنبال کالای باکیفیت و با قیمت مناسب هستند. باید کیفیت تولیدات داخلی افزایش یابد. باید سرمایههای راکد در تولید را فعال کنیم. اکنون در کشور ما سرمایههای راکد زیادی وجود دارد و این مسئله نشان میدهد که ما سرمایههای خود را به گونهای هدایت نکردیم تا کسب و کارهایی ایجاد شود که سودآور باشند. اگر ما خواهان کالای داخلی هستیم که مورد اقبال مردم باشد باید به سه اصل کیفیت، قیمت تمام شده پایین و استفاده از فناوریهای نوین توجه کنیم. اگر ما به صنایع نوین توجه نکنیم قطعا کیفیت کالای ما نمیتواند با کیفیت کالای خارجی رقابت کند. از طرف دیگر استفاده از فناوریهای نوین قیمت تمام شده تولید را هم کاهش خواهد داد. در دوران پسا تحریم باید مواد اولین لازم و ماشین آلات پیشرفته برای استفاده در واحدهای تولیدی وارد کنیم نه اینکه محصولات مصرفی و نهایی را وارد کنیم. در صنایعی مثل نفت، گاز، معدن و خودروسازی و… میتوانیم رقابتپذیری را افزایش دهیم. به نظر من ما در برخی صنایع میتوانیم برند شده و حرف اول یا دوم را در دنیا بزنیم.