رفتن به محتوا
پایگاه خبری تحلیلی خبرشهر پایگاه خبری تحلیلی خبرشهر
  • صفحه نخست
  • ورزشی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • اختصاصی
  • استانها
  • ورزشی
  • ارتباط با ما
  • ثبت نام هنرمندان

اخبار مرتبط

کاغذ تحریر دوباره گران شد/ فروشنده زیاد شد و مشتری کم
سهم کمتر از ۲ درصدی گردشگری دریایی از سبد توریسم کشور/ سواحل طلایی...
سازمان حمایت: افزایش ۲۴ درصدی نرخ بلیت هواپیما غیرقانونی است
روایتی از ایستادگی کادر درمان در جنگ ۱۲ روزه/ آمادگی بیمارستان‌ها برای بحران‌‌های...
تاکید پزشکیان بر تداوم مسیر پیشرفت علمی و حمایت از رویکردهای دانش‌بنیان
زاکانی: چرا قیمت گوشت ۸۰۰ هزار تومان است؟
مطالبات مراکز درمانی تا چند روز آینده تسویه می‌شود/ اجرای دو مرحله متناسب‌سازی...
صفحه اصلی/اجتماعی/
اجتماعی

بحران مهاجرت نخبگان، نه از درب خروجی دانشگاه‌ها، که از کلاس‌های درس دبیرستان‌ها آغاز شده است. این روزها، فضای آموزش متوسطه، به‌جای پرورش استعدادها در مسیر نیاز کشور، تحت‌تأثیر تبلیغات سودآور تنها...

عیسی وحدت جوان
آبان ۱۴, ۱۴۰۴
12 بازدیدها
چاپ
0 دیدگاه ها

به گزارش پایگاه خبری خبرشهر، بحران مهاجرت نخبگان، نه از درب خروجی دانشگاه‌ها، که از کلاس‌های درس دبیرستان‌ها آغاز شده و شکل‌گیری «ذائقه‌های غیرطبیعی» موتور محرک آن است. این روزها، فضای آموزش متوسطه، به‌جای پرورش استعدادها در مسیر نیازهای استراتژیک کشور، تحت‌تأثیر تبلیغات سودآور و زنجیره‌ای از کسب‌وکارها، تنها به‌روی دو یا سه رشته پول‌ساز متمرکز شده است، نتیجه این مهندسی ذائقه، ایجاد تقاضای مصنوعی برای رشته‌هایی نظیر پزشکی است که ظرفیت جذب و زیرساخت‌های ملی ما را به ورطه نابودی می‌کشاند، در حالی که رشته‌های حیاتی مانند ریاضی و علوم پایه، متأسفانه داوطلبانی رو به زوال دارند.

برای واکاوی این ساختار مخرب که منجر به خروج میلیون‌ها دلار ارز و تخلیه مغزهای جوان از بطن نظام علمی کشور می‌شود، به‌سراغ «محمد محمدی مسعودی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و مدیرکل سابق بورس و اعزام دانشجویان» رفتیم، در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید:

خبرنگار: مسئله مهاجرت دانشجویان هنوز هم با وجود آمارهای ضد و نقیضی که دارد، گه‌گاه به صدر اخبار می‌رسد و درباره‌اش بحث می‌شود، می‌توان گفت این موضوع همچنان زنده و روز است، به‌عنوان سؤال اول می‌خواهم بپرسم؛ آقای دکتر، چه‌خبر از مهاجرت دانشجویان؟ این مسئله‌ای است که گاه هم اساتید دانشگاهی، هم خود دانشجویان و هم تحلیلگران سیاسی و اجتماعی درباره‌اش حرف‌های زیادی می‌زنند، اما کسی نمی‌گوید واقعیت مهاجرت دانشجویان در کشور ما دقیقاً شامل چه‌چیزهایی می‌شود، خیلی‌ها معتقدند صفر تا صد این موضوع سیاه‌نمایی می‌شود، بعضی دیگر می‌گویند شامل یک گردش نخبگانی است، می‌خواهم در این خصوص توضیح دهید.

مسعودی: بسم اللّه الرّحمن الرّحیم. عرض سلام خدمت شما و همه مخاطبین تسنیم. مهاجرت وجود دارد؛ کسی منکر اصل مهاجرت نیست. اما اینکه آمارها چه واقعیت میدانی‌ای را نشان می‌دهد و زیر پوست جامعه چه اتفاقاتی می‌افتد، این‌ها باید تحلیل شود. همیشه یکی از مسائل کشور ما، نبود آمار دقیق بوده است. اگر بخواهیم قضاوت کنیم، باید «دیتابیس صحیح» داشته باشیم. من سعی می‌کنم آمارهایی که اینجا بیان می‌شود مبتنی بر واقعیت‌های موجود باشد.

*مهاجرت دانش‌آموزی از دانشجویی پیشی گرفته/ ۱۰هزار دانش‌آموز ایرانی در ترکیه داریم

اولین بحث این است که مهاجرت را دسته‌بندی کنیم.ما چند نوع مهاجرت داریم: ۱. مهاجرت کاری: مثلاً یک پزشک، پرستار یا اعضای استارت‌آپ‌ها برای کار مهاجرت می‌کنند. تعداد این نوع مهاجرت قابل اندازه‌گیری است. ۲. مهاجرت دانشجویی: دانشجویانی که در دوره‌ی لیسانس در ایران هستند، یا ادامه‌ی تحصیل در دوره‌ی مستر (فوق‌لیسانس) یا دکترا را خارج از کشور می‌گذرانند. ۳. دسته‌ی دیگری نیز وجود دارد که باید به آن توجه کرد، مهاجرت دانش‌آموزی: داوطلبان کنکوری که در رشته‌ی مورد علاقه‌ی خود در ایران قبول نمی‌شوند، به‌ویژه در رشته‌ی پزشکی و برای تحصیل در همان رشته به دانشگاه‌های خارج از کشور می‌روند. از نظر کمی، این گروه آمار بسیار بالایی دارند و دایره‌ی وسیع‌تری نسبت به دانشجویان تحصیلات تکمیلی را شامل می‌شوند. در واقع، تعداد زیادی از داوطلبان کنکور در همان سن ۱۷ یا ۱۸ سالگی، علی‌رغم میل باطنی، مجبور به رفتن می‌شوند.

*95درصد مهاجرت‌ها قبل از سد کنکور است

خبرنگار: آمار دقیق در خصوص این مهاجرت وجود دارد؟

مسعودی: عدد دقیق را نمی‌توان گفت، اما می‌توان نسبت‌ها را تخمین زد، مثلاً از بیش از ۳۰ هزار دانشجویی که در ترکیه داریم، باید دید چند درصد برای تحصیلات تکمیلی یا دکترا رفته‌اند. شاید بالای ۹۵ درصدشان در همان سنین پایین‌تر، برای دوره‌های ابتدایی تحصیلی رفته‌اند تا قبل از سد کنکور رفته باشند و دیپلم بگیرند. یعنی اکثریت مهاجرت‌ها در سن پایین اتفاق می‌افتد نه در مقاطع دکترا. این موضوع بسیار مهم است ولی در کشور دیده نمی‌شود. وقتی درباره‌ی مهاجرت صحبت می‌کنیم، خیلی‌ها تمرکز را روی مهاجرت پزشکان می‌گذارند، در حالی‌که آنچه به لحاظ کیفی خطرناک‌تر است، مهاجرت دانش‌آموزی و دانشجویی در سن پایین‌تر است؛ چون این‌ها سرمایه‌های انسانی آینده‌ی کشور هستند که آنها را از دست می‌دهیم. برای مثال، فقط در کشور ترکیه حدود ۱۰هزار دانش‌آموز و ۳۰ هزار دانشجو داریم.

خبرنگار: از این تعداد دانشجو چند درصد در دانشگاه‌های معتبر تحصیل می‌کنند؟ یعنی به‌فرض بازگشت به کشور آیا مدرک تحصیلی آنها مورد قبول نظام آموزش عالی کشور است؟

مسعودی: سؤال خوبی پرسیدید. بسیاری از دانشگاه‌هایی که این دانشجویان در آن تحصیل می‌کنند، از نظر «آموزش عالی ایران» قابل قبول نیستند؛ به‌ویژه برای رشته‌های پزشکی. در این کشورها باید هم شهریه‌ی دانشگاه و هم هزینه‌ی زندگی پرداخت شود، و دانشگاه‌های تراز بالا شهریه‌ی سنگین‌تری دارند. در نتیجه بسیاری از خانواده‌ها توان پرداخت ندارند و به ناچار فرزندانشان را به دانشگاه‌هایی می‌فرستند که مورد تأیید وزارت بهداشت نیستند. در ترکیه، درصد بالایی از دانشجویان در دانشگاه‌های غیرمجاز از نظر وزارت علوم و بهداشت درس می‌خوانند و این آمار در بقیه‌ی کشورها نیز تکرار می‌شود.

*از ۹هزار دانشجوی ایرانی در روسیه؛ ۸۷۰۰ نفر جذب رشته‌های پزشکی شدند

برای مثال، در روسیه حدود ۹ هزار دانشجو داریم که از میان آن‌ها، ۸۷۰۰ نفر در سه رشته‌ی پزشکی، دندان‌پزشکی و داروسازی هستند و فقط حدود ۳۰۰ نفر در سایر رشته‌ها تحصیل می‌کنند. چین نیز بعد از کرونا درهایش را باز کرد و به‌شدت دانشجویان ما در این سه رشته را جذب کرده است، یعنی تقریباً اکثریت مطلق به این رشته‌ها می‌روند که خود این روند به‌شدت در حال افزایش است و بسیار خطرناک است. من کاری به نام کشورهای مقصد ندارم چین، روسیه، ترکیه یا آلمان فرقی ندارد، بحث من این است که چه‌اتفاقی دارد زیر پوست جامعه می‌افتد که بعدها هم برای خانواده، هم برای دانشجو و هم برای کشور مشکل‌ساز می‌شود. برای مثال، در میان دانشجویان ایرانی در چین، موارد خودکشی گزارش شده؛ در روسیه نیز اتفاقات ناگواری داشتیم که از طریق سفارت و رایزنی‌ها گزارش شده است.

*از آسیب‌های روحی دانشجویان تا گرفتارشدن در باند مواد مخدر و قاچاق انسان

خبرنگار: دانشجویان آنجا درگیر چه‌مسائلی می‌شوند؛ افسردگی یا مشکلات مالی؟

مسعودی: در ترکیه و سایر کشورها نیز مخاطرات فراوانی داریم. بسیاری از این جوانان در سن ۲۲ یا ۲۴ سالگی، بدون آمادگی فکری، به کشورهایی می‌روند که فرهنگ متفاوتی دارند و در معرض رفتارهای آسیب‌زا و خطرات اجتماعی قرار می‌گیرند. در مقابل، کسانی که در سن بالاتری برای تحصیلات تکمیلی می‌روند، هدفمندتر عمل می‌کنند و دغدغه‌ی اصلی‌شان درس و پژوهش است. ولی گروه سنی پایین‌تر که به‌خاطر سد کنکور یا عدم پذیرش در رشته‌ی دلخواه مهاجرت می‌کنند، با بحران روبه‌رو هستند. ما نمونه‌هایی داریم از خانواده‌هایی که برای پرداخت هزینه‌ی تحصیل فرزندشان در خارج، زمین یا خانه فروخته‌اند. گاهی خانواده‌های روستایی و کشاورز مجبور به این کار شده‌اند. آنها شاید سال اول را حمایت مالی کنند، اما در ادامه توان آن ندارند و فرزندشان راه پیشرفت روشنی پیش‌رو نخواهد داشت. به همین خاطر این افراد بعضاً گرفتار باندهای مواد مخدر یا رفتارهای خطرناک در کشور محل اقامت می‌شوند، و متأسفانه گزارش‌های واقعی از این آسیب‌ها وجود دارد.

*اکثر جوانان ۱۷ ۱۸ ساله با چشم گریان می‌روند.

خبرنگار: در مصاحبه‌ی قبلی که با شما داشتم اشاره کردید به رگه‌هایی از فعالیت شبکه‌های جاسوسی در جذب این دسته از دانشجویان.

مسعودی: بله. یکی از بخش‌های ماجرا همین مافیای مواد مخدر و مافیای قاچاق انسان است. این مسئله مهمی است و تعداد کمی هم ندارد؛ ما جمعیت قابل توجهی از دانشجویان در این سنین داریم که ناخواسته در معرض چنین آسیب‌هایی قرار می‌گیرند. باز تاکید می‌کنم جوان ۱۷ ۱۸ ساله معمولاً خودشان دوست ندارند مهاجرت اجباری قطعی کنند و اگر شرایطش فراهم باشد دوست دارند در داخل تحصیل کنند و اکثرشان با چشم گریان می‌روند. این افراد اگر در دانشگاه‌هایی تحصیل کنند که مدرک آنها مورد قبول ما نباشد، پس راه برگشتشان هم سخت می‌شود.

نظام آموزش عالی باید بتواند راه‌حلی در کشور فراهم کند تا ظرفیت رشته‌های پرتقاضا مثل پزشکی را متناسب با نیاز جامعه طراحی کند، تا این ناترازی منابع انسانی به چالش تبدیل نشود. دردی که سال‌ها در مساله مهاجرت داشتم این است که آیا در کشور خودمان نمی‌توانیم برای این مساله راهکار و راه حل پیدا کنیم؟ چطور دانشجوی ما می‌تواند به دانشگاه علوم پزشکی آنکارا برود و پزشک شود، خب ما نمی‌توانیم امکاناتی را برای ماندن این افراد فراهم کنیم؟

*ناترازی در ظرفیت‌های دانشگاهی، در آینده ناترازی نیروی انسانی کارآمد را به بار خواهد آورد

خبرنگار: بحث ظرفیت رشته‌های دانشگاهی اینجا مطرح می‌شود.

مسعودی: بله. ما در کشور یک اتفاق نامبارکی به اسم ناترازی منابع انسانی داریم و این وظیفه حاکمیت است که این مسئله را طوری مدیریت کند که بعدها مشکلی برای تامین نیروی انسانی پیدا نکنیم.

مثلاً در رشته‌های ریاضی‌ ـ فیزیک، با وجود تنوع رشته‌های مهندسی، ظرفیت صنایع کشور با بهتر است بگویم داوطلب کنکورمان یک‌سوم شده است و این در حالی است که زیرساخت بسیاری از صنایع ما به این حوزه متصل است.

تعداد داوطلبان کنکور در این رشته ۱۰ سال پیش ۳۰۰ هزار نفر بوده و حالا حدود ۱۱۴ هزار نفر شده است، بالتبع آن کیفیت نخبگان آن هم پایین می‌آید.

در مقابل، در رشته‌ی تجربی شاهد افزایش شدید تقاضا هستیم. الآن هر سال حدود ۵۰۰ هزار داوطلب تجربی برای رقابت ورود به رشته‌های پزشکی و دندان‌پزشکی داریم، ولی ظرفیت دانشگاه‌ها محدود است.

سال ۱۴۰۰ ظرفیت در پزشکی ۸ هزار نفر بوده و طبق مصوبه شهید رئیسی در شورا قرار بود سالی ۲۰ درصد به این ظرفیت افزوده شود، ‌مثلاً سال ۱۴۰۱ ظرفیت به ۹۵۰۰ نفر رسید.

*دانش‌آموز تجربی که با معدل ۱۹.۷۵ در کنکور قبول نمی‌شود، بی‌سواد نیست!

اما در چند سال گذشته فقط حدود ۲ درصد رشد ظرفیت داشته و در آخرین آمار حدود ۹۶۰۰ نفر پذیرش در مقابل ۵۸۰ هزار داوطلب داریم. این یعنی اختلاف فاحش بین تقاضا و عرضه.

طبق گفته‌ی معاون آموزشی وزارت بهداشت در همان زمان (سال ۱۴۰۱)، از میان همین داوطلبان تجربی، حدود ۵۰ هزار نفر نمره‌ی معدل امتحان نهایی بالای ۱۹.۷۵ داشته‌اند؛ این یعنی واقعاً افراد درس‌خوان بودند، نه بی‌سواد. اما با این وجود، نتوانستند وارد رشته‌ی مورد علاقه‌شان شوند.

به فرض اینکه ما از همین سبد پنجاه‌هزارتایی این ۹۵۰۰ نفر را برداشتیم، برای ۴۰ هزار نفر دیگر که کرده‌ایم؟ من دولت برای آنها چه کرده‌ام؟ آیا واقعیت این است که بگوییم این افراد باهوش نبودند که در کنکور قبول نشده‌اند؟ خیر.

واقعیت این است که ما در کشور با ذائقه‌ی تحصیلی و اجتماعی خاص و اشتهای غیرقابل پاسخگویی برای رشته‌های خاص مواجهیم، و چون سیاست‌گذاری آموزشی نمی‌تواند پاسخ دهد، خانواده‌ها و دانش‌آموزان مجبور می‌شوند مسئولیت را خودشان بردارند.

همه ما در اطرافمان خانواده‌هایی داریم با فرزندان کنکوری که تمام عید و تابستان و حتی مهمانی‌های خانوادگی را از دو سه سال قبل فدای کنکور کردند، اما در نهایت از سد محدودیت ظرفیت عبور نکردند داریم.

این فشار اجتماعی و اقتصادی، ریشه‌ی بخش بزرگی از مهاجرت تحصیلی است. درحال حاضر بزرگ‌ترین سبد مهاجرت، مربوط به بچه‌های کنکوری است.

*تغییر ذائقه دانش‌آموزان، بزرگترین پروژه مهاجرتی پنهان کشور

خبرنگار: جالب است که عموم فکر می‌کنند آمار مهاجرت دانشجویان دانشگاه‌های مادر (مثل شریف، امیرکبیر، تهران) که منتظرند لیسانس را بگیرند و بروند، بالاست. این موضوع بسیار عجیب است و به قبل از کنکور برمی‌گردد.

مسعودی: باز کردن این مساله منافع بعضی را به خطر می‌اندازد. ما باید بررسی کنیم که چرا ذائقه دانش‌آموز ما به سمت سه رشته پزشکی،‌ دندان‌پزشکی و داروسازی رفته است؟ یک بخشی مربوط به درآمد و پرستیژ کاری می‌شود، بخش دیگر عوامل غیر طبیعی هستند. من به شما آمار می‌دهم همین الآن در برخی مدارس برای بچه‌های پایه دهم که موقع انتخاب رشته‌ آنها هست، پزشک می‌آوردند تا از این رشته تبلیغ کنند که به رشته تجربی بروید، صرفاً برای اینکه رقابت سنگینی در آنجا شکل بگیرد که در پی آن، مؤسسات کنکور، کلاس‌های خصوصی و زنجیره‌ای از کسب‌وکارها به وجود آید.

بخشی از این فضا طبیعی ایجاد شده، ولی بعضی‌ها خودشان دامن می‌زنند تا منبع درآمدشان قطع نشود. بله ما می‌خواهیم بهترین‌ها پزشکی بخوانند چون با جان انسان‌ها سرکار دارند اما از یک طرف هم نمی‌توان به کسانی که با معدل خیلی بالا کنکور تجربی قبول نشدن و ناچارا رفته اند برچسب بی‌سواد زد.

خبرنگار: شما برای رفع این ناترازی ظرفیت چه‌راه‌حلی پیشنهاد می‌دهید؟

مسعودی: ما امکانات خوبی در کشور داریم؛ از لحاظ تجهیزات، پزشک و استاد. به‌عنوان یک مثال، آمار ورودی‌های پزشکی در سال ۶۶ را ببینید: ۶۴۰۰ نفر ورودی داشتیم. ۳۴ سال بعد، یعنی در سال ۱۴۰۰، این عدد به ۸ هزار نفر رسیده است. این رشد بسیار کُند در مقابل چند برابر شدن نیاز جامعه آیا منطقی است؟

خبرنگار: خیر.

مسعودی: حالا با همه این شرایط، طی چند ماه گذشته یک فشار روانی سنگینی برای عدم افزایش ظرفیت پزشکی در حال انجام است. من می‌گویم اول اینکه خدمات پزشکی در بیمارستا‌ن‌های آموزشی یک پله از چیزی که هست بالاتر برود و بحث تکریم و احترام به بیمار را بیشتر رعایت کنند. به مردم هم بگویند ما می‌خواهیم فرزندان شما را در را در این مراکز آموزش دهیم.

همین الآن نسبت سرانه پزشک در کشور را نسبت به جمعیت در نظر بگیرید. یک زمانی هست می‌گوییم آن‌قدر پزشک تربیت کرده‌ایم که اور دوز هستیم،‌ اما ما الآن زیر خط متوسط و استاندارد جهانی هستیم؛ پس به پزشک نیاز داریم.

با این حال، بعضی دوستان مصاحبه می‌کنند و می‌گویند؛ “ما برای تخصص‌ها داوطلب نداریم”! شما اجازه دهید از سرچشمه، آب بیاید. باید در همین‌جا، بستر عدالت‌محور فراهم شود تا هم نیاز عمومی تأمین شود و هم اساتید و پزشکان ما تأمین شوند.

باید همین هزینه‌ای که الآن از کشور خارج می‌شود در یک بستر عدالت محور برای خرید یونیت، تأمین اساتید علوم پزشکی و ماندن دانش آموزانمان که فرزندان ما هستند خرج شود تا در دیار غربت گرفتار نشوند.

شما نمی‌دانید وقتی می‌گویند فلان دانشجو در خارج خودکشی کرده یا زندانی شده چه‌بلایی سر روح و روان ما می‌آید. ما باید خودمان برای این مشکل راه حل پیدا کنیم، چیزی که الآن مورد تأکید رئیس جمهور نیز هست.

فقط از منظر اقتصادی، میلیون میلیون دلار ارز از کشور خارج می‌شود، بماند آسیب فرهنگی و اجتماعی بسیار زیادی که این روند به همراه دارد. ما باید ذائقه‌ها را اصلاح کنیم. همه چیز نباید به پزشکی ختم شود.

*3 راهکار اصلی برای مقابله با مهاجرت اجباری قطعی

خبرنگار: از طرف دیگر هم میل به رشته‌های فنی مهندسی بسیار کم شده است و این هم به نوبه خود یک زنگ خطر است.

مسعودی: الآن رشته‌های علوم پایه ما در حال نابودی است و باید بیدار شویم چون با این روند تا چند سال دیگر باید مهندس از خارج وارد کنیم، زنگ خطرها زده شده است.

ما استاد توانمند ریاضی کم نداریم اما الآن ورودی کم داریم. دانشگاهی که قطب ریاضی کشور است، دیگر رشته ریاضی را بدون کنکور می‌گیرد چرا چون داوطلب ندارد؛ این فاجعه است چون ما نخبگانی را وار این رشته‌ها نمی‌کنیم از آن طرف هم برا ینخبگانی که کنکور تجربی قبول نمی‌شوند کاری نمی‌کنیم.

ما باید بتوانیم نخبگان را به سمت رشته‌هایی هدایت کنیم که کشور به آن‌ها نیاز دارد، آن هم به این معنا نیست که اگر مثلا هوش مصنوعی و وجود آیتی‌من بورس است ما همه ظرفیت‌ها را صفر تا صد روی آن بگذاریم. کشور به فیلسوف، ریاضی‌دان و … هم نیاز دارد. پس این توزیع ظرفیت باید متناسب باشد.

پس ۳ راهکار اصلی وجود دارد:

۱. افزایش متناسب ظرفیت رشته‌های پزشکی تا جایی که می‌توانیم افرادی با استعداد را جذب کنیم و این افراد را به سمت رشته‌های مورد نیاز هدایت کنیم.

۲. یکی از راهکارهای عملی که الآن روی میز شورا هست، اجرای طرح دیپلم یکسان است که خیلی از کشورهای دنیا آن را دارند. چرا من دیپلم تجربی داشته باشم و اگر پزشکی قبول نشدم،‌ نتوانم در دانشگاه تهران رشته‌ی مهندسی کامپیوتر را انتخاب کنم؟ باید فضای مثبتی ایجاد شود که دانش‌آموز به این کار ترغیب شود.

۳. راهکار بعدی در اصلاح ذائقه، افزایش جذابیت بقیه رشته‌ها است. در واقعیت، همه‌ی پزشکان درآمد بسیار بالایی ندارند. شرکت‌هایی مانند نفت، و مجموعه‌های خصوصی مهمی مثل همراه اول، باید در جذب فارغ‌التحصیلان مستعد رشته‌های دیگر و تأمین متخصص برای خودشان فعال‌تر باشند.

اگر شرکت‌های دولتی و خصوصی در کنار دولت به این مسئله فکر کنند، می‌توان ناترازی‌ها را مدیریت کرد. کاری که الآن دانشکاه فرهنگیان در حال انجام دادن آن است و دانشجویان خود را از روز اول بورس کرده و به آنها حقوق می‌دهد و شما ببینید که چه رتبه‌های خوبی انتخابشان این دانشگاه است.

همین کار را باقی ارگان‌ها و شرکت‌های خصوصی نیز باید انجانم دهند. من همین‌جا به آنها این هشدار را می‌دهم؛ سرچشمه ما در ریاضی فیزیک در حال خشک شدن است و اگر واقعا دنبال نیروهای انسانی حرفه‌ای و کاربلدی هستید بیاید از همین الآن آنها را بورس و هدایت کنید.

خبرنگار: مشابه کاری را که می‌گویید، چند سال پیش سازمان امور دانشجویان تحت عنوان سبد بورسی برای دانشجویان ایجاد کرد که همچنان هم برقرار است، آماری از خروجی آن دارید؟

مسعودی: الآن سال سومی است که این طرح و بورس‌ها در دفترچه کنکور هستند و در حال اجراست. الحمدلله در دولت نیز دغدغه مسئولین هست و شرکت‌های مهمی مثل همراه اول، تپسی و مجموعه‌های دولتی پای کار آمده‌اند. فاجعه در رشته‌های بنیادین و پایه‌ای مانند ریاضی و فیزیک، حاد و بحرانی است، به‌عنوان نمونه، در یک شرکت فنی مهندسی، در حالی که ۸۰۰ نیروی متخصص مورد نیاز است، تنها ۱۲ نفر جذب شده‌اند، این نشان می‌دهد که بازار کار داخلی از متخصصان کلیدی تهی شده است.

*مؤسسات غیرمجاز اعزام دانشجو، رؤیافروشی در غرب

خبرنگار: شما به ناترازی اشاره کردید، بحث دیپلم یکسان که حق انتخاب به دانش‌آموز می‌دهد، و بحث عوامل غیرطبیعی که من به مافیای کنکور اشاره کردید. مورد سوم چیست؟ آیا آماری از تعداد مؤسسات اعزام غیرمجاز دانشجو دارید؟

مسعودی: بله. بزرگترین کانال، مؤسسات اعزام دانشجو به خارج از کشور هستند که عمده تمرکز آن‌ها بر رشته‌های پردرآمد مانند پزشکی است. آمارهای موجود نشان می‌دهد که ۵۳۰ مؤسسه اعزام دانشجوی غیرمجاز در مقابل تنها ۱۵۰ مؤسسه مجاز در حال فعالیت هستند.

این مؤسسات غیرمجاز، با تبلیغ اعزام فوری پس از اعلام رتبه‌ها، فریب بزرگی ایجاد می‌کنند. یکی از تبلیغات پزشکی‌شان این بود که به‌محض اعلام رتبه‌ها، می‌گفتند: «فرزند شما را می‌فرستیم درس بخواند و بعد برگردد در فلان دانشگاه علوم پزشکی تهران دانشجو شود.» این مسیر را به بچه‌ها نشان می‌دهند. باید توجه کنیم که در دنیا پیدا کردن دانشگاهی که برای دوره کارشناسی دانشجو بپذیرد، بسیار دشوار است؛ اغلب دانشگاه‌های معتبر دنیا برای تحصیلات تکمیلی (ارشد و دکترا) پروژه‌محور دانشجو می‌گیرند. یعنی صنعت پول پروژه را می‌دهد تا دانشجو آن را انجام دهد. دانشجوی لیسانس کمتر این‌گونه پذیرش می‌شود.

*ما با مهاجرت قطعی بدون بازگشت مواجهیم

خبرنگار: وضعیت بازگشت این دانشجویان پس از اتمام تحصیلات تکمیلی چگونه است؟

مسعودی: ما با یک مهاجرت قطعی مواجه هستیم. درصد بازگشت این دانشجویان پس از اتمام دوره ارشد (که اغلب به دکترا و سپس ورود به بازار کار خارج منجر می‌شود) بسیار پایین است و زیرساخت‌ها در داخل کشور نتوانسته‌اند آن‌ها را حفظ کنند. در مقابل، میزان مهاجرت دانشجویان وزارت بهداشت نسبت به رشته‌های دیگر بسیار اندک گزارش شده است. بخش اعظم مهاجرت دانشجویی که ما می‌گوییم، شامل دانشجویان دوره‌ی لیسانس است که متأسفانه درصد بسیار اندکی از آن‌ها برمی‌گردند.

خبرنگار: با توجه به اهمیت حفظ نخبگان، راهکار اصلی برای جذاب‌سازی ماندن در داخل کشور چیست؟

مسعودی: ما با دو نوع مهاجرت قطعی مواجهیم: گروه اول دانش‌آموزان کنکوری و گروه دوم، دانشجویان لیسانس از دانشگاه‌های خوب که در مقطع ارشد یا دکترا مهاجرت می‌کنند. چگونه باید این وضعیت را مدیریت کنیم؟ دو راه حل وجود دارد:

۱. جذابیت در داخل: باید کاری کنیم که داخل کشور جذابیت داشته باشد. آیا ما در دانشگاه‌های داخلی، آیتم‌هایی تعریف کرده‌ایم که دانشجو بخواهد مقایسه کند و بماند؟ من در دانشگاه شریف هستم؛ باید پوزیشن‌های مشخصی تعریف کنیم که دانشجو بداند اگر دکترا بخواند، موضوع مشخصی دارد و می‌تواند با کار کردن روی آن، وضعیت مالی خود را تأمین کند.

۲. ارتباط صنعت و دانشگاه: در هیچ جای دنیا استاد دانشگاه نمی‌رود در آزمایشگاه کار کند و پروژه صنعت را تحویل دهد. آن دانشجو / پژوهشگر تحصیلات تکمیلی یا دکترا است که با دریافت حقوق کامل، صبح تا شب روی پروژه کار می‌کند. دستاورد اصلی دکترا، تربیت نیروی متخصصی است که حل‌کننده‌ی مشکلات صنعت باشد. مهم‌ترین دستاورد ما نیز باید همین باشد.

*دانشجوی دکترا نخ تسبیح است/ لزوم بازنگری در نحوه مدیریت نخبگان

برای ایجاد جذابیت در داخل، باید ساختار ارتباط صنعت و دانشگاه را اصلاح کرد. در ساختار جهانی، دانشجوی دکترا نخ تسبیح است. استاد دانشگاه باید پروژه‌های صنعتی را جذب کند، از محل آن پروژه، حقوق دانشجو دکترا را تأمین کند و دانشجو تمام وقت روی حل آن مسئله صنعتی کار کند. مهم‌ترین دستاورد این فرآیند، تربیت نیروی متخصصی است که مستقیماً با مسائل پیچیده صنعت آشنا شده و پس از فارغ‌التحصیلی، یا جذب آن صنعت می‌شود یا شرکت / استارت‌آپ مرتبط تأسیس می‌کند.

چالش اصلی، صرفاً کمبود پول یا حمایت مالی نیست؛ بلکه نحوه استفاده از این منابع و اشکال ساختاری در ارتباط میان صنعت و دانشگاه است که مانع تربیت مؤثر نیروی متخصص در مقطع دکترا می‌شود من معتقدم ما نتنها فرش قرمز برای این عزیزان پهن نمی‌کنیم، حتی مسیرهای سختی را هم برای آنها ایجاد می‌کنیم. در حال حاضر تنها جایی که برای بازگشت دانشجویان و نخبگان فرش قرمز پهن کرده است و خیلی تمیز و هدفمند روی این مسئله کار می‌کند یک جا هست.

خبرنگار: کانکت.

مسعودی: بله کانکت؛ پروژه معاونت علمی ریاست‌جمهوری که توسط آقای حسینی این سال‌ها همیشه خوب کار کرده‌ است و مشابه آن در کشور باید زیاد شود تا مسیر بازگشت هموارتر شود. جمع‌بندی من این است؛ اینجا مسئله کاملاً واضح است، ما پول داریم، اما نحوه مدیریت و ایجاد ارزش برای نخبگان در داخل کشور نیازمند بازنگری اساسی است.

لینک کوتاه:

برچسب ها:

بحران مهاجرت نخبگانخبرشهرفرار مغزهامحمد محمدی مسعودی
عیسی وحدت جوان
من را دنبال کنید نوشته شده توسط

عیسی وحدت جوان

Other Articles

img 05112025 163652 (720 x 576 pixel)
قبلی

روایتی از ایستادگی کادر درمان در جنگ ۱۲ روزه/ آمادگی بیمارستان‌ها برای بحران‌‌های احتمالی

img 05112025 181240 (720 x 576 pixel)
بعدی

سازمان حمایت: افزایش ۲۴ درصدی نرخ بلیت هواپیما غیرقانونی است

بعدی
img 05112025 181240 (720 x 576 pixel)
آبان ۱۴, ۱۴۰۴

سازمان حمایت: افزایش ۲۴ درصدی نرخ بلیت هواپیما غیرقانونی است

قبلی
آبان ۱۴, ۱۴۰۴

روایتی از ایستادگی کادر درمان در جنگ ۱۲ روزه/ آمادگی بیمارستان‌ها برای بحران‌‌های احتمالی

img 05112025 163652 (720 x 576 pixel)
img 05112025 175814 (720 x 576 pixel)
۱۴ آبان

بدون نظر! اولین نفر باشید

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

آخرین اخبار ایران

کاغذ تحریر دوباره گران شد/ فروشنده زیاد شد و مشتری کم
سهم کمتر از ۲ درصدی گردشگری دریایی از سبد توریسم کشور/ سواحل طلایی...
سازمان حمایت: افزایش ۲۴ درصدی نرخ بلیت هواپیما غیرقانونی است
روایتی از ایستادگی کادر درمان در جنگ ۱۲ روزه/ آمادگی بیمارستان‌ها برای بحران‌‌های...
تاکید پزشکیان بر تداوم مسیر پیشرفت علمی و حمایت از رویکردهای دانش‌بنیان
با آسیب‌شناسی دقیق، انتخاباتی در شان مردم شهرستان برگزار می‌کنیم
راهپیمایی بزرگ یوم‌الله ۱۳ آبان شهرستان شهریار
قیمت جهانی طلا امروز ۱۴۰۴/۸/۱۴
زاکانی: چرا قیمت گوشت ۸۰۰ هزار تومان است؟
مطالبات مراکز درمانی تا چند روز آینده تسویه می‌شود/ اجرای دو مرحله متناسب‌سازی...
چرا ارز صادراتی برنمی‌گردد؟/ روایت یک صادرکننده از کارت‌های اجاره‌ای و خروج حرفه‌ای‌ها...

خبر ورزشی

img 05112025 193427 (720 x 576 pixel)

کاغذ تحریر دوباره گران شد/ فروشنده زیاد شد و مشتری کم

img 05112025 191630 (720 x 576 pixel)

سهم کمتر از ۲ درصدی گردشگری دریایی از سبد توریسم کشور/ سواحل طلایی جنوب، قربانی بی‌برنامگی نهادها

img 05112025 181240 (720 x 576 pixel)

سازمان حمایت: افزایش ۲۴ درصدی نرخ بلیت هواپیما غیرقانونی است

img 05112025 175814 (720 x 576 pixel)

img 05112025 163652 (720 x 576 pixel)

روایتی از ایستادگی کادر درمان در جنگ ۱۲ روزه/ آمادگی بیمارستان‌ها برای بحران‌‌های احتمالی

پایگاه خبری تحلیلی خبرشهر

هلدینگ رسا نه ای خبر شهر

خبر فوری

img 05112025 175814 (720 x 576 pixel)

img 05112025 163652 (720 x 576 pixel)

روایتی از ایستادگی کادر درمان در جنگ ۱۲ روزه/ آمادگی بیمارستان‌ها برای بحران‌‌های احتمالی

تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به پایگاه خبری خبرشهر است. بازنشر مطالب صرفا با اجازه کتبی مجاز است.
تهیه و تولید: خبرشهر