نکاتی در مورد پیشگیری و سوء مصرف مواد ( به مناسبت هفته مبارزه با مواد مخدر- از یکم لغایت هفتم تیرماه)
اعتیاد به مواد مخدر به عنوان یکی از مشکلات بهداشتی، درمانی و اجتماعی قرن حاضر شناخته شده است. اعتیاد نه تنها منجر به آسیبهای شدید و عمیق جسمی و روانی در فرد میگردد بلکه آسیبهای اجتماعی نظیر افزایش طلاق، بزهکاری، فحشا و بیکاری را نیز در بر دارد.
اعتیاد به مواد مخدر به عنوان یکی از مشکلات بهداشتی، درمانی و اجتماعی قرن حاضر شناخته شده است. اعتیاد نه تنها منجر به آسیبهای شدید و عمیق جسمی و روانی در فرد میگردد بلکه آسیبهای اجتماعی نظیر افزایش طلاق، بزهکاری، فحشا و بیکاری را نیز در بر دارد.
مواد مخدر یکی از معضلات عمده بهداشتی کشور و مسبب شیوع برخی از بیماریهای عفونی نیز میباشد به نحوی که از میان موارد گزارششده آزمایش مثبت ویروس ایدز درصد بالایی از آنها به علت رفتار اعتیاد تزریقی به ویروس عامل ایدز آلوده شدهاند. پیشبینی میشود تولید، قاچاق و مصرف مواد مخدر و عوارض جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی ناشی از آن به ویژه شیوع ایدز به عنوان یکی از مشکلات عمده جهانی در قرن بیست و یکم ادامه یابد.
بررسیهای محدود انجام شده در زمینه میزان شیوع اعتیاد در ایران، همگی موید شیوع نسبتاً بالای اعتیاد در کشور هستند. با در نظر گرفتن نرخ رشد جمعیت در طول دو دهه گذشته و شیوع بالاتر اعتیاد در گروه سنی ۲۵ـ۱۸ سال، بنظر میرسد که پدیده اعتیاد در دهههای آینده تظاهر انفجارآمیزی خواهد داشت.
همجواری کشور ایران با دو کشور اصلی تولیدکننده مواد مخدر یعنی افغانستان و پاکستان، موجب گردیده تا خاک ایران بهترین راه عبور این مواد به کشورهای اروپایی باشد و در این نقل و انتقالات، مقداری از این مواد توسط افراد سودجو توزیع و پخش شده عدهای از افراد جامعه را به کام خود بکشاند.
ایران از جمله کشورهایی است که از چند قرن پیش با مشکل سوءمصرف موادمخدر و اعتیاد به آنها روبرو بوده و اقداماتی در جهت جلوگیری از تولید و مصرف این مواد به عمل آورده است. این اقدامات که از دوران صفویه آغاز شده بود منجر به تصویب قوانین مدونی جهت منع کشت و معامله این مواد و تعقیب کیفری یا درمان معتادان گردید.
مشکل اعتیاد و سوءمصرف مواد مخدر از جمله معضلاتی بود که جمهوری اسلامی ایران از همان آغاز اراده خود را برای مبارزه با آن اعلام نمود. این مبارزه که عمدتاً به شکل برخورد با توزیع و عرضه و قاچاق مواد مخدر بوده است کوشیده از طریق ممنوع نمودن تولید داخلی، مجازات واردکنندگان و توزیعکنندگان مواد و همچنین مصرف آنها به مسأله خاتمه دهد. تجربه نشان داده است برخوردی منحصراً قضائی و انتظامی با مشکل سوءمصرف مواد توفیق چندانی نخواهد داشت و تا زمانی که مبارزه با عرضه, همراه با راهبردهای کاهش تقاضا و کاهش آسیب نگردد موفقیتی بدست نخواهد آمد.
توجه به اعتیاد به عنوان یک مشکل بهداشتی, دارای سابقهای طولانی در وزارت بهداشت, درمان و آموزش پزشکی است. اگر از تاریخچه طولانی مصرف و مقابله با آن در دوران قبل از انقلاب اسلامی بگذریم، برای اولین بار در سال ۱۳۶۵ در برنامه کشوری بهداشت روان به این بیماری توجه شده و اساتید تدوینکننده این برنامه به این نکته اشاره داشتند که اعتیاد به تریاک و هروئین یکی از مسائل اساسی در ایران به شمار میرود.
براساس نتایج و تجربیات بدست آمده از مبارزه با سوءمصرف مواد در کشور و مطالعه برنامه کشورهای دیگر جهان در زمینه پیشگیری و درمان اعتیاد، “برنامه ملی مبارزه با سوءمصرف مواد در ایران” در سال ۱۳۷۷ تدوین گردید. این برنامه دارای شش اصل کاهش عرضه، کاهش تقاضا، کاهش خسارت، بسیج امکانات ملی، اصلاح ابزارها و فضای قانونی و همکاریهای منطقهای و بینالمللی بوده و برای دستیابی به این اصول، اهداف و راهبردهایی در نظر گرفته شده است.
افزایش مشکل ایدز در بین معتادان تزریقی و همچنین افزایش مشکلات اجتماعی و اقتصادی ناشی از اعتیاد در جامعه موجب گردید تا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از سال ۱۳۷۸ با پیگیریها و کوششهای خستگیناپذیر شادروان دکتر داوود شاهمحمدی، مسئول وقت برنامههای بهداشت روان کشور و همکاران و دیگر اساتید و کارشناسان، اقدام به تدوین ”برنامه پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد با استفاده از نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه” در کشور نماید. این برنامه توسط کارشناسان و متخصصان صاحبنظر در امر اعتیاد بارها مورد تجدید نظر قرار گرفته و در حال حاضر هفتمین پیشنویس آن تدوین یافته است. تأکید اصلی این برنامه بر پیشگیری از شروع مصرف مواد و فراهم آوردن شرایط مناسب درمان و توانبخشی برای افرادی است که داوطلبانه تصمیم به درمان اعتیاد خود داشته باشند.
موفقیتآمیز بودن برنامه کشوری بهداشت روان که از طریق ادغام آن در نظام شبکه بهداشتی درمانی کشور صورت گرفت و ارزشیابی های بعمل آمده از آن همگی موید کارآیی بالای نظام در ارائه خدمات بهداشتی درمانی به افراد بوده است. بررسی بعمل آمده از عملکرد پزشکان عمومی در ارزشیابی برنامه کشوری بهداشت روان، نشاندهنده توانایی بالای آنها در تشخیص و درمان حدود ۸۰ درصد بیماران روانی تحتپوشش مراکز بهداشتی- درمانی بوده است.
موفق بودن پزشکان عمومی و بهورزان، در اجرای برنامههای بهداشتی درمانی کشور، مسئولان را بر آن داشت تا با استفاده از تجربیات بدست آمده از ادغام سایر برنامهها در نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه, خدمات پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد را از طریق این نظام به مورد اجرا درآورند. در این برنامه علاوه بر توجه به ابعاد آموزشی و درمانی، به آموزش مهارتهای زندگی، حمایتهای اجتماعی و مددکاری از بیماران و خانواده آنها پرداخته شده است.
اهداف برنامه
هدف کلی
کاهش میزان سوءمصرف و وابستگی به مواد با استفاده از امکانات شبکه بهداشت و درمان کشور
اهداف اختصاصی
۱ـ تعیین مقادیر شاخصهای اپیدمیولوژیک سوءمصرف مواد شامل شیوع، بروز، توزیع سنی، جنسی، جغرافیایی، شغلی، نوع مواد مصرفی، سن شروع، میزان مصرف و …
۲ـ افزایش آگاهی و تغییر نگرش سیاستگذاران و تصمیمگیران (مدیران و مسئولان ادارات دولتی و غیردولتی)، افراد جامعه، معتادان خودمعرف و خانواده آنها، گروههای در معرض خطر (جوانان، نوجوانان، دانشآموزان، دانشجویان، پناهندگان، زندانیان و مشاغل خاص مثل رانندگان) و کارکنان شاغل در نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه.
۳ـ درمان سرپایی و بستری معتادان خودمعرف.
۴ـ ارجاع معتادان درمان شده به سازمان بهزیستی جهت خدمات توانبخشی.
۵ـ تعیین اثربخشی برنامه با مطالعه کاهش آسیبهای اجتماعی ناشی از سوءمصرف مواد (مانند ترک تحصیل، طلاق، فرار از مدرسه…).
۶ – کاهش رفتارهای پرخطر و میزان شیوع اعتیاد تزریقی در جامعه.