آخرین نفسهای یوز ایرانی/ مرگ آرام در سکوت قرنطینه/ بیابان بیسلطان شد
بیابان بیسلطان شد؛ یوز آسیایی، این میراث نایاب ایران، در آستانه انقراض کامل قرار گرفته است. سکوت قرنطینه و تدابیر دیرهنگام دیگر نمیتواند مرهمی بر زخم سالها غفلت و تخریب زیستگاهها...
به گزارش پایگاه خبری خبرشهر، در پهنه دشتهای نیمهبیابانی ایران، جایی که روزگاری یوزپلنگ آسیایی آزادانه میتاخت و ردپایش بر شنهای توران و میاندشت باقی میماند، امروز سکوتی سنگین حکمفرماست. گونهای که روزی از ایران تا هند گسترده بود، اکنون بنا بر اعلام کارشناسان، تنها حدود ۱۷ فرد از آن در طبیعت ایران باقی مانده است. آمارها نشان میدهد که جمعیت این گربهسان در دهه ۱۳۵۰ میان ۲۰۰ تا ۳۰۰ قلاده برآورد میشد، اما کاهش زیستگاهها، شکار غیرمجاز و تصادف با خودروها آن را به مرز نابودی رسانده است.
در چنین شرایطی، خبر قرنطینه سایت تکثیر یوز آسیایی در اسارت، تنها یک تصمیم فنی نیست؛ بلکه نشانهای از تلاشهای آخرین مرحله برای حفظ گونهای است که در آستانه انقراض قرار دارد. پروژه تکثیر در اسارت با هدف ایجاد محیطی کنترلشده و آرام برای جفتگیری یوزها شکل گرفته و از اواخر هفته گذشته بهصورت کامل قرنطینه شده است تا از هر عامل استرسزا جلوگیری شود.
یوز آسیایی در آستانه انقراض؛ صدای آخرین نفسهای سلطان بیابان
بنا بر اعلام کارشناسان، یوز آسیایی از جمله گونههایی است که به تغییرات محیطی و حضور انسان واکنش شدید نشان میدهد. کوچکترین صدا یا رفتوآمد غیرضروری میتواند فرآیند جفتگیری را مختل کند و تلاشها برای زادآوری طبیعی را با شکست مواجه سازد. به همین دلیل، در دوره قرنطینه تنها تیم تخصصی مراقبت از حیوانات اجازه ورود به محوطه را دارد.
اما پشت این اقدام، پرسشهای عمیقتری نهفته است: آیا تکثیر در اسارت میتواند جمعیت رو به زوال یوز آسیایی را احیا کند؟ آیا زیرساختها و منابع کافی برای ادامه این مسیر وجود دارد؟ آمارها از مناطق حفاظتشدهای مانند پارک ملی توران نشان میدهد که تعداد یوزهای وحشی در این منطقه نیز به کمتر از ۳۰ قلاده کاهش یافته است و خطر نابودی کامل بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
با این حال، قرنطینه سایت تکثیر به معنای امید است؛ امید به بازسازی چرخهای طبیعی در محیطی امن، دور از هیاهوی انسان و تهدیدهای بیرونی. مدیر پروژه حفاظت از یوز آسیایی اعلام کرده است که هدف از این قرنطینه، فراهم کردن شرایطی آرام برای یوزها در آستانه فصل جفتگیری است تا احتمال موفقیت در زادآوری افزایش یابد.
تهدید جادهها و انسان؛ تداوم مرگ خاموش در زیستگاههای طبیعی
کارشناسان محیط زیست معتقدند بقا و تکثیر این گونه تنها با یک پروژه محدود ممکن نیست. حفاظت مؤثر از یوز آسیایی نیازمند شبکهای از اقدامات همزمان است؛ از ایجاد گذرگاههای ایمن جادهای و کنترل شکارچیان گرفته تا تأمین بودجه پایدار و افزایش آگاهی عمومی.
امروز چشمان بسیاری به این سایت دوخته شده است؛ جایی که سکوت و آرامش، نقش حیاتی در ادامه حیات یکی از نادرترین گونههای گربهسان جهان دارد. سرنوشت یوز آسیایی، این میراث طبیعی ایران، اکنون در گرو همین تلاشهای بیوقفه است؛ تلاشی که میتواند مرز میان انقراض و احیای دوباره را رقم بزند.
باقر نظامی، مدیر پروژه حفاظت از یوز آسیایی،در همین رابطه، اظهار داشت: در آستانه فصل جفتگیری یوزپلنگ آسیایی، تمامی تمهیدات لازم برای فراهم کردن محیطی آرام و بدون تنش برای این گونه نادر در سایت تکثیر در اسارت در نظر گرفته شده است. وی افزود: هدف از اعمال قرنطینه، کاهش رفتوآمدها و جلوگیری از هرگونه عامل استرسزا برای یوزها در این بازه حساس است.
نظامی تصریح کرد: در طول دوره قرنطینه، ورود افراد غیرمرتبط به محل نگهداری یوزها بهطور کامل ممنوع بوده و تنها تیم تخصصی مسئول تغذیه و مراقبت اجازه حضور در محوطه را دارند. او خاطرنشان کرد: کوچکترین تغییر در محیط زیست مصنوعی یوزها میتواند رفتار طبیعی آنها را مختل کند و احتمال جفتگیری موفق را کاهش دهد.
وی افزود: تجربه سالهای گذشته نشان داده است که آرامش روانی حیوانات در این مرحله تأثیر مستقیم بر فرآیند تکثیر دارد و از همینرو، تمامی اقدامات لازم برای ایجاد شرایط بهینه در دستور کار قرار گرفته است.
مدیر پروژه حفاظت از یوز آسیایی بیان کرد: قرنطینه تا پایان دوره جفتگیری ادامه خواهد داشت و پس از اطمینان از ثبات شرایط، امکان بازگشایی تدریجی سایت بررسی میشود. به گفته او، این تصمیم در راستای افزایش ضریب موفقیت در تکثیر طبیعی یوزها اتخاذ شده است.
نظامی تأکید کرد: حفاظت از یوز آسیایی که یکی از گونههای در معرض انقراض جهان محسوب میشود، نیازمند همکاری میان دستگاههای مرتبط و رعایت دقیق پروتکلهای حفاظتی است. وی افزود: مجموعه اقدامات انجامشده در این سایت میتواند الگویی برای سایر طرحهای تکثیر در اسارت در کشور باشد.
او در پایان یادآور شد: انتظار میرود با اجرای دقیق برنامههای قرنطینه و مراقبت ویژه، شاهد افزایش احتمال جفتگیری موفق و در نهایت تولد تولههای جدید در این مرکز باشیم که گامی مهم در مسیر احیای جمعیت یوز آسیایی به شمار میرود.
جمعیت یوزپلنگ آسیایی در ایران طی سالهای اخیر به مرحلهای بحرانی رسیده و اکنون به گفته کارشناسان، در آستانه نابودی کامل قرار دارد. پایشهای میدانی و دادههای بهدستآمده از دوربینهای تلهای نشان میدهد که شمار یوزهای باقیمانده در طبیعت کشور کمتر از بیست فرد است. این وضعیت زنگ خطری جدی برای تنوع زیستی ایران و نشانهای از ضعف در مدیریت و هماهنگی میان نهادهای مسئول به شمار میرود.
یکی از مهمترین موانع پیشروی این گونه، توسعه بیرویه جادهها و زیرساختهای انسانی در محدوده زیستگاههای اصلی آن است. مسیر ارتباطی عباسآباد ـ میامی و جادههای حاشیه پارک ملی توران از نقاط بحرانی هستند که طی سالهای اخیر بارها موجب تلفات یوزها شدهاند. مطالعات میدانی نشان میدهد که بخش زیادی از مرگومیر یوزها در اثر تصادف با خودروهای عبوری رخ میدهد؛ عاملی که با ایجاد گذرگاههای زیرزمینی و کنترل ترافیک قابل مدیریت است اما هنوز بهصورت کامل اجرا نشده است.
چالشهای ژنتیکی و محدودیتهای تکثیر در اسارت
در کنار تهدیدهای انسانی، مسائل ژنتیکی نیز چالشی جدی در مسیر تکثیر و بقای یوزها به شمار میرود. کاهش شدید جمعیت باعث شده تنوع ژنتیکی به حداقل برسد و احتمال بروز مشکلات در فرایند زادآوری افزایش یابد. تجربههای بینالمللی نشان میدهد که برنامههای تکثیر در اسارت بدون مدیریت ژنتیکی دقیق، نهتنها موفق نمیشوند بلکه ممکن است به تضعیف بیشتر ذخیره ژنتیکی جمعیت منجر شوند.
از سوی دیگر، محدودیت در دسترسی پژوهشگران و فعالان محیطزیست به دادهها و ابزارهای علمی مانند دوربینهای تلهای، موجب کاهش کارایی طرحهای پایش شده است. در سالهای اخیر، برخی از متخصصان و کارشناسان این حوزه با محدودیتهای اجرایی و حتی برخوردهای امنیتی روبهرو شدهاند که بر روند علمی پروژهها تأثیر منفی گذاشته است. ایجاد چارچوبهای قانونی و امن برای فعالیت پژوهشگران میتواند گام مؤثری در بازسازی نظام پایش یوز باشد.
برای عبور از این بحران، کارشناسان مجموعهای از اقدامات فنی و مدیریتی را پیشنهاد میکنند؛ از جمله احداث گذرگاههای ایمن در نقاط پرتلفات، نصب فنسهای حفاظتی، کنترل سرعت خودروها در مسیرهای عبوری از زیستگاهها، تقویت بانک ژن و استفاده از روشهای کمکباروری با همکاری مراکز بینالمللی. همچنین اجرای طرحهای معیشتی جایگزین برای جوامع محلی و کاهش چرای دام در زیستگاهها از اولویتهای اساسی است.
نقش پژوهشگران و لزوم بازسازی اعتماد در حوزه محیطزیست
در نهایت، موفقیت هر برنامه حفاظتی برای یوز آسیایی تنها در گرو همافزایی میان دولت، پژوهشگران، جوامع محلی و نهادهای بینالمللی است. این گونه، میراث طبیعی بیبدیل ایران و نماد پایداری زیستبومهای بیابانی کشور است. نجات آن نیازمند شفافیت مدیریتی، تأمین بودجه پایدار، آموزش عمومی و بازسازی اعتماد میان فعالان محیطزیست و نهادهای مسئول است. اگر این مسیر با برنامهریزی منسجم و همکاری ملی دنبال شود، میتوان امیدوار بود که یوز آسیایی بار دیگر در دشتهای ایران بدود و به زندگی بازگردد.
بدون نظر! اولین نفر باشید