کتاب مارادونابه شدت ذهن مخاطب را درگیر می کند این هیجان ناشی از محتوای کتاب هست که بسیار عالی و قابل تأمل است به طوری که مضمون کتاب به بهترین شکل بیانِ ،و ملکه ی ذهن مخاطب شده است .
از دیدگاه کلی در نظر بگیریم به زیبایی زندگی یک شخص را در جامعه ی نشان می دهد که پُر از فراز و نشیب بوده است
چرا که در روایت کتاب حقیقت عینی برای باز کردن موضوع به طوری است که نویسنده بسیار هوشمندانه از عناصر تخیل و واقعیت برای صحنه سازی شخصیت اول (کتاب ) به کار برده است تا بسیار تاثیرگذار در ذهن مخاطب باشد
برای مثال برشی از کتاب را از دیدگاه مخاطبین مورد بررسی قرار می دهیم :
دیگو در حال ساخت شخصیت مارادونا بود
شخصیتی که برای تجارت جهانی ورزش
فوتبال یک معجزه محسوب می شد و قدری
شخصیت دیگو را کوچک تر جلوه می داد. آری او
حالا دو شخصیت داشت یعنی دو نفر در قالب یک انسان . یکی دیگو پسر باهوش و فعال ورزشکار و دیگری مارادونا مرد اسطوره ای مجلات و پوسترها.
در این قسمت از کتاب نويسنده با صحنه سازی بر موضوع کتاب بصورتی قلم زده است که اشاره به شخصیت فردی دارد که حاصل دو شخصیت مجزا است
پسر باهوش و ورزشکار و دیگری مارادونا مرد اسطوره ای مجلات و پوسترها
که به تنهایی هویت شخص را بیان می کند و این بیانگر از پیش تعیین شده نویسنده است که مخاطب با مطالعه کتاب به نقطه ای از عواملی که سبب شده است زندگی مارادونا را به تصویر بکشاند
چرا که پردازش شخصیت اصلی کتاب با شخصیت های فرعی بسیار متفاوت است
و همین متفاوت بودن شخصیت های داستان کتابی شده است از خودمان می‌پرسیم چرا کتاب مارادونا چه گوارای فوتبال برای همه مخاطبین چه زن و مرد یک کتاب جذاب و دوست داشتنی است چون مخاطبین کتاب در خیالاتی غرق می شوند که بعد از مطالعه کتاب
به شکل درست و پیچیده یک الگوی ارتباطی با محتوای کتاب برقرار می کنند چرا باتوجه به جلد کتاب، کاملا حرفه ای طراحی شده بود و بیشتر به سلیقه آقایان بود، مشخص نبود که مخاطبین کتاب فقط می تواند کسانی باشد که به موضوع خاصی علاقمند باشند اما کتاب مارادونا چه گوارای فوتبال ثابت کرد همخوانی ارتباط ، با محتوای کتاب مناسب است چیزی فراتر از یک عده مخاطب آن را مطالعه می کنند
نتیجه گیری: با مطالعه کتاب از همان پاراگراف آغازین مخاطب را مجذوب می کند و شروع
آشفتگی و بحران های شخصی داستان شده است
از درگیری های ذهنی ، گرفته تا ناامیدی ها
که بیان دقیق شخصیت اول کتاب است چون روایت در نوسان و تنوع است و بدون ابهام و با هماهنگی و نظم دقیق نویسنده دست به تصویر سازی بکر زده است
سخن آخر : کتاب مارادونا چه گوارای فوتبال یک الگوی ارتباطی منظم که جنبه های جداگانه ی عمیق داشت که بسیار برای مخاطب چالش برانگیز بوده است
در واقع کتابی بوده به طور شفاف و تأمل برانگيز ذهن مخاطب را درگیر حوادثی می‌کند که اثربخش اش به تنهایی جنبه های مثبتی دارد برای مثال یادآور این است که
مارادونا فردی بوده است که در فقر زندگی کرد و با تلاش توانست موفقیت های چشم گیری
به دست بیاورد.
نقد و بررسی : عاطفه غلامزاده