زندگینامه و معرفی بهترین کتابهای آیزاک آسیموف
آیزاک آسیموف نویسندهی آمریکایی قرن بیستم است. او در بهترین دانشگاههای جهان به تحصیلات علمی خود پرداخت و پس از آن وارد عرصهی نویسندگی شد و داستانهای علمی-تخیلی نوشت. آسیموف بیش از 500 داستان و رمان نوشته است. او همچنین برندهی جایزهی هوگو نیز شده است. از بهترین آثار آیزاک آسیموف میتوان به مجموعهکتابهای «بنیاد» و «روبات» اشاره کرد.
به گزارش خبرشهر، وي فرزند يودا و آنا آسيموف بود که در سال ۱۹۲۳ به ايالات متحده آمريکا مهاجرت کردند و خود در سال ۱۹۲۸ تبعه آمريکا شد. او از ابتدا نبوغ خود را در آموختن نشان داد. او چند کلاس را با هم خواند و در ۱۵ سالگي ديپلم گرفت. با داستان علمي – تخيلي از طريق مجلاتي که در مغازه پدرش بود آشنا شد و خود در ۱۸ سالگي نخستين داستاني را به نام “گشتي در حوالي سيارک وستا” نوشت که در شماره اکتبر ۱۹۳۸مجله داستان هاي حيرتآور چاپ شد. سه سال بعد، داستان ديگري با عنوان “شبانگاه” به مجله داستان علمي – تخيلي حيرتآور فروخت که در آن زمان برترين مجله در اين عرصه بود. آسيموف در سالهاي ۱۹۳۹، 1941 و 1948 به ترتيب مدرک ليسانس، فوق ليسانس و دکتراي خود را در رشته زيست شيمي از دانشگاه کلمبيا دريافت کرد. در سال ۱۹۵۵ دانشيار زيست شيمي شد و در سال ۱۹۷۹به مقام استادي رسيد.
زندگي عادي آسيموف چنين بود که راس ساعت ۶ صبح بيدار شود و در ساعت 7:30 پشت ماشين تحرير خود بنشيند و تا ۱۰ شب کار کند. آسيموف در جلد نخست زندگينامه خود با عنوان “خاطرهاي هنوز سرسبز” که در سال ۱۹۷۹ منتشر شد، توضيح داده که چگونه نويسندهاي وقت شناس شده است. پدر روسي الاصل او در بروکلين چند دکان شيريني فروشي داشت که از ساعت ۶ صبح تا ۱ نيمه شب باز بودند. آيزاک نوجوان هر صبح ساعت ۶ از خواب بر ميخواست تا روزنامه پخش کند و هر بعد از ظهر به سرعت از مدرسه باز ميگشت تا به پدرش کمک کند و اگر چند دقيقه دير ميکرد، با سرزنش پدرش مواجه مي شد که بچه تنبلي است. پس از گذشت ۵۰ سال آسيموف در زندگينامهاش از اين عادت چنين ياد ميکند”: براي من مايه غرور است که هر چند ساعت شماطه داري دارم اما هيچ گاه آن را کوک نميکنم و ساعت ۶ صبح خود از خواب بيدار ميشوم، من هنوز به پدرم ثابت ميکنم که آدم تنبلي نيستم.” پرکاري آسيموف حيرت آور بود. او قريب به ۵۰۰ کتاب در دامنه وسيعي از موضوعات، از کتابهاي کودکان گرفته تا کتابهاي درسي دانشگاهي نوشت. بيشترين شهرت وي شايد به خاطر داستانهاي علمي – تخيلي بود و نقش پيشتازانهاي در بالا بردن داستانهاي علمي – تخيلي از سطح مجلات بيژرفا به سطح فکري مربوط به جامعه شناسي و تاريخ و رياضيات و علم داشت. آسيموف همچنين داستانهاي اسرارآميزي نيز نوشته است و کتابهايي در نقد مسائل فيزيک، شيمي، زيست شناسي، اخترشناسي، طنز، شکسپير، کتاب مقدس و موضوعات زياد ديگر تاليف کرده است.
نخستين کتاب آسيموف يک داستان علمي – تخيلي به نام “سنگريزهاي در آسمان” بود که در سال ۱۹۵۰ انتشار يافت. ۲۳۷ ماه يا تقريبا ۲۰ سال طول کشيد تا وي صد کتاب بنويسد که تا اکتبر ۱۹۶۹ به طول انجاميد. صد کتاب بعدي، مرحله مهمي از زندگي او بود که در مارس ۱۹۷۹يعني در عرض ۱۱۳ ماه يا در حدود 9 سال و نيم به آن رسيد. يعني چيزي بيش از ۱۰ کتاب در سال. در دسامبر ۱۹۸۴، فقط پس از گذشت ۶۹ ماه يا کمتر از ۶ سال ديگر وي سيصدمين کتابش را نيز منتشر کرد. در سال ۱۹۸۴ در مصاحبهاي گفت: “نوشتن بيش از پيش نشاط آور است. هر چه بيشتر مينويسم، نوشتن آسانتر ميشود.”
داستانهاي علمي – تخيلي آسيموف جايزههاي متعددي برد: ۵ جايزه “هوگو” که با انتخاب خوانندگان ارائه و سه جايزه “نيبولا” که از طرف نويسندگان علمي – تخيلي اعطا ميشود. تريلوژي يا داستانهاي سهگانه او که داستان يک امپراطوري کهکشاني در آينده است و از کتابهاي “بنياد” (۱۹۵۱)، “بنياد امپراطوري” (۱۹۵۲)، و “بنياد دوم” (۱۹۵۳) تشکيل يافته است، جايزه هوگو سال 1966 را به عنوان بهترين مجموعه داستان علمي – تخيلي براي او به ارمغان آورد. در ميان آثار او کتاب “رهنمود آسيموف به علم” يکي از بهترين کتابهايي است که درباره علم براي مردم عامه نوشته شده است. “کناره بنياد” که از سوي نيويورک تايمز در فهرست بهترين کتابهاي پرفروش سال ۱۹۸۲ قرار داشت، دنباله داستانهاي تريلوژي بنياد بود. کتاب کناره بنياد به عنوان بهترين داستان علمي – تخيلي سال ۱۹۸۳ جايزه هوگو را برد. “بنياد و زمين” (۱۹۸۶)، “در آمدي به بنياد” (۱۹۸۸) و “پيشبرد بنياد” (۱۹۸۹) جزو آخرين آثار او محسوب ميشوند.
در ميان آثار علمي – تخيلي آسيموف کتابي با عنوان “من، روبات” (۱۹۵۰) وجود دارد که در آن سه قانون مشهور روباتيک را وضع کرد، قوانيني که بر روابط روباتها با صاحبان انسان شان حکمراني ميکند: “روبات نبايد به انسان آسيب برساند، و نه با منفعل ماندن بگذارد که آسيبي به انسان برسد. روباتها بايد از دستورات انسانها اطاعت کنند، مگر آنکه چنين عملي با قانون اول منافات داشته باشد. روباتها بايد موجوديت خودشان را حفظ کنند، مگر اينکه اين امر با دو قانون اول منافات داشته باشد.” او مقولات روبات و امپراطوري کهکشاني را در ۱۴ رمان تشريح کرد. آسيموف کتابهاي علمي غير تخيلي و مقالات زيادي درباره موضوعات گوناگوني نوشت و سرپرستي هيأت تحريريه مجله علمي – تخيلي آيزاک آسيموف که به نام خود او منتشر ميشد را عهدهدار بود و نيز به مدت سي و سه سال به طور ماهيانه مقالهاي براي مجله “داستانهاي علمي – تخيلي و فانتزي” مينوشت، که بالغ بر ۴۰۰ مقاله شده بود.
نوشتن ۱۰ کتاب يا بيشتر در هر سال روال عادي زندگي آسيموف بود، و اين پرکاري را حتي پس از حمله قلبي در سال ۱۹۷۷ و سه عمل جراحي کوچک در سال ۱۹۸۳ ادامه داد. اگر چه آسيموف درباره سفرهاي فضايي در دنياهاي ناشناخته و به مدت سالهاي نوري بيشمار نوشت، ولي خودش از پرواز کردن با هواپيما اکراه داشت. بن بوا، ويراستار آثار او گفته است: “آيزاک ميگويد دوست دارد در فضا و در پهنه آسمانها پرواز کند، اما فقط در تخيلش.”
آيزاک آسيموف، نويسنده توانا و انديشمند و دانشمندي مردمي بيش از ۵۰۰ کتاب و مقالات و داستانهاي کوتاه فراوان نوشت و پس از عمري خدمت به ارتقاء سطح علمي عام مردم در ۶ آوريل ۱۹۹۲در بيمارستان دانشگاه نيويورک در گذشت. او ۷۲ ساله بود و در جزيره مانهاتان در جنوب شرقي نيويورک ميزيست. علت مرگ وي از کار افتادن قلب و کليههايش بود. وي روزي در مصاحبهاي اظهار کرد که از فکر کردن به مرگ و پايان زندگي هوشمندانهاش اندوهناک است اما يک چيز او را شاد نگه ميدارد: “من نبايد انديشناک باشم زيرا مطلبي نبوده است که به فکرم راه يافته باشد و آن را بر کاغذ نياورده باشم.”
منابع براي مطالعه بيشتر:
1. ranginnama.blogfa.com
2. آيزاك آسيموف، “شادي هاي آن روزگار”، ترجمه منوچهر محجوبي، مجله تماشا، س 2، ش 97 (12 بهمن 1351) ص 28.
3. آيزاك آسيموف، “كشف يولتر سيلس”، ترجمه پرويز شهرياري، داستان هاي علمي تخيلي. تهران: نشر فردوسي،1361. صص 152-177.
4. آيزاك آسيموف، انرژي هسته اي براي نوجوانان، ترجمه سیدمحمود محمودی، نشر واژه ،1381.
5. آيزاك آسيموف، پیدایش زندگی، ترجمه حسین دانشفر و احمد خواجه نصیرطوسی، نشر واژه،1381.
6. آيزاك آسيموف، “احساس قدرت”، ترجمه مهرداد مهرجو، مجله تماشا، س3 ش 105 (23 فروردين 1352) ص 84.
7. آيزاك آسيموف، “چگونه خلوص و نيت خود را از دست دادم و شروع به نويسندگي براي تلويزيون كردم”، مجله تماشا، س1 ش 2 (12فروردين 1350) ص 46.
8. آيزاك آسيموف، “مساله پرفسورندرينگ” ترجمه پرويز شهرياري، داستان هاي علمي تخيلي. تهران: نشر فردوسي،1361. صص 144 – 151.
نویسنده:علی اکبر مرتضایی