طبق آمار سازمان جهانی گردشگری، در طول سال گذشته چینی ها نزدیک به ۱۵۰ میلیون سفر خارجی را تجربه کرده اند که بالاترین میزان سفر خارجی در بین تمام کشورهای دنیا محسوب می شود. در این سفرها، چینی ها بالغ بر ۲۷۰ میلیارد دلار ارز از کشور خود خارج کرده و به اقتصاد کشورهای میزبان خود تزریق کرده اند. البته تا سال گذشته سهم ایران از این خیل عظیم گردشگران چینی کمی بالاتر از ۵۰ هزار نفر بوده است.
تیرماه امسال بود که سازمان میراث فرهنگی خبر لغو یک طرفه روادید با چین را منتشر کرد؛ اما این تصمیم چه تاثیری بر روی روابط ایران و چین خواهد داشت؟
با اعمال تحریم های آمریکا علیه اقتصاد ایران، شاید بتوان این بحران اقتصادی را با جذب گردشگر بیشتر جبران کرد. با اینکه این سیاست همیشه در دستور کار دولت های مختلف بوده، اما دولت روحانی این بار به پیشنهاد علی اصغر مونسان، رئیس سازمان میراث فرهنگی تصمیم گرفته است تا تمرکز ویژه ای بر روی گردشگران چینی داشته باشد تا در کنار سرمایه گذاری های نفتی چینی ها، در زمینه توریسم و اقتصاد گردشگری نیز روابط بهتری بین دو کشور برقرار شود. حالا گردشگران چینی که تا پیش از این می بایست برای ورود به ایران ویزا دریافت کرده و علاوه بر پرداخت مبلغ ۸۵ یورو، دردسرهای اداری صدور ویزا را هم بکشند، می توانند بدون هیچ دغدغه ای به ایران سفر کنند و ۲۱ روز را به گشت و گذار در جاهای دیدنی ایران مشغول شوند.
دولت انتظار دارد با راهبردهایی که به تازگی اتخاذ کرده، این رقم را به سالی ۲ میلیون نفر برساند؛ اما سوال اینجاست که حتی اگر چنین هدف چالش برانگیزی محقق شود آیا هتل ها و تسهیلات اقامتی ایران گنجایش پذیرایی از این تعداد گردشگر ورودی را دارند؟
البته نباید ضعف زیر ساخت های گردشگری، سرمایه گذاری های کم و تبلیغات ضعیف را فراموش کرد، اما سازمان میراث فرهنگی در دو سال اخیر در تلاش بوده تا این کمبودها را با ساخت هتل های ۴ و ۵ ستاره، اعطای وام های مختلف به پروژه های توریستی و ارائه محرک های مالیاتی به بخش خصوصی جبران کند.
علاوه بر این مشکلات، موانع دیگری هم بر سر راه چینی ها وجود دارند که آن ها را از سفر توریستی به ایران منع می کند. شاید مهمترین دلیل سفر نکردن چینی ها به ایران، عدم شناخت آن ها از کشور ما باشد. بسیاری از چینی ها ایران را به درستی نمی شناسند و آن را با عراق اشتباه می گیرند. بسیاری از چینی ها فکر می کنند که ایران کشور امن نیست و در حال جنگ با کشورهای دیگر است و اکثرا کشورهای شناخته شده مثل فرانسه و اسپانیا را برای سفر ترجیح می دهند.
مونسان اخیرا در گفت و گویی با رادیو چین، از سفر قریب الوقوع به آن کشور خبر داد تا با امضای یک تفاهم نامه مسیر حرکت را هموارتر کند. او به رادیو چین گفت: «ایران و چین از نظر تجاری و سیاسی روابط بسیار خوبی دارند، اما با توجه به ظرفیت های بسیار خوب گردشگری که بین دو کشور وجود دارد، آمارهای گردشگری ما خوب نیست و به این بخش شاید کمتر توجه شده و جز اهداف جدی ما بشمار می رود.»
حال با توجه به لغو روادید یکطرفه برای چینی ها، سفر آن ها به ایران بیش از پیش تسهیل شده و می توان محرک های یک سفر گردشگری از چین به ایران را به صورت زیر برشمرد.
-ایران تعداد زیادی آثار باستانی، طبیعی و میراث ناملموس دارد که ۲۴ مورد آن در میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است.
-روابط تمدن ایران و چین به دوران باستان برمی گردد و این پیوند تاریخی می تواند برای بسیاری از چینی ها جالب توجه باشد.
-با افت ارزش ریال، سفر به ایران برای چینی ها بسیار ارزان تر از قبل خواهد بود.
-عدم نیاز به اخذ ویزا و دردسرها و هزینه های مربوط به آن، اثر روانی مهمی بر روی چینی ها دارد و آن ها را به سفر به ایران ترغیب می کند.
-عدم ثبت مهر در پاسپورت و اجتناب از مشکلاتی که ممکن است برای سفر به آمریکا برایشان ایجاد شود نیز انگیزه دیگری است.
-با راه افتادن ارزهای دیجیتال، مشکل پرداخت نیز برای چینی ها تا حدودی حل می شود.
-سرمایه گذاری دولت در بخش مدیکال توریسم و توسعه تسهیلات اقامتی نیز چینی ها را بر آن می دارد به ایران سفر کنند.
-توافقنامه تبادل فرهنگی و توریسم که در سال ۲۰۱۶ توسط رئیس جمهور شی جین پینگ امضا شد به این معناست که دولت چین هم تمایل دارد چینی ها را به ایران بفرستد.
-وجود پروازهای روزانه از ایران به شهرهای اصلی چین نیز تمایل چینی ها برای سفر به ایران را بیشتر می کند.
-شاخص امنیت در ایران با کشورهای اروپایی برابری می کند و چینی ها می توانند با خیال راحت به این کشور سفر کنند.
چینی ها به فرش ایرانی، فرهنگ و تاریخ ایرانی موسیقی و ادبیات ایران علاقمند هستند و نسبت به کشف ناشناخته های ایران کنجکاوند. با توجه به رقم میلیونی گردشگران خارجی که از چین به سراسر دنیا گسیل می شوند، می توان امید داشت که با سیاست لغو روادید تعداد گردشگران چینی در ایران بیشتر شود و حتی به رقم میلیونی هم برسد. البته این امر مستلزم تبلیغات متمرکزتر برای مخاطب چینی و شناساندن ایران و گنجینه های تاریخی و طبیعیش به مردمان پرشمار این کشور است.