خبر شهر ( کیا ) :شاید برای برخی از اهالی شهر تهران که در مسیر اتوبان حقانی رفت و آمد می کنند و یا کاربران متروی ایستگاه حقانی این سوال مطرح شده باشد که دلیل حجم بالای ساخت و ساز  بر روی این ایستگاه چه بوده و اینکه قرار است در آینده چه پروژه و با چه هدفی در این مکان احداث گردد.

پس از پرس و جوهای زیاد فهمیدیم که مجله ساخت و ساز شماره ویژه آذر ماه 91 خود را به صورت کامل به این مسابقه طراحی معماری این پروژه اختصاص داده است.

در این مجله آمده است برای طراحی پروژه مذکور یک مسابقه طراحی معماری محدود بین 9 معمار داخلی و خارجی برگزار شده است ، که طرح های رسیده توسط هیئت داورانی متشکل از برجسته ترین اساتید معماری کشور شامل دکتر منصور سپهری مقدم، پروفسور محمود گلابچی، دکتر محسن فیضی، دکتر پیروز حناچی و مهندس علی پیوسته بررسی و طرح برگزیده انتخاب شده است. معماران برگزیده به ترتیب سوم به اول آقایان بیژن آقازاده، آرش مظفری و امیرحسین همتی هستند. تصمیم بر آن شد که به دنبال نفر برگزیده مسابقه رفته تا با او و طرح وی بیشتر آشنا شویم.

امیرحسین همتی معمار جوان ایرانی ، فارغ التحصیل رشته کارشناسی ارشد فلسفه معماری از دانشگاه لایدن هلند بوده و علاوه بر رشته معماری وی فارغ التحصیل بازیگری از آکادمی فیلم نیویورک نیز می باشد. جالب آنکه این معمار و هنرمند جوان در برخی از سریال ها از جمله عملیات 125 نقش آفرینی کرده است. متنی که در ادامه می آید حاوی بخشی از مباحث مطرح شده با او در خلال مصاحبه انجام شده در دفتر معماری وی است.

لطفاً راجع به طرح های معماری خود توضیح دهید.

پروژه TOD حقانی ، TOD یعنی توسعه حمل و نقل محور به این معنا که مراکز خدماتی و تجاری که در اطراف مراکز حمل و نقل مانند مترو و … سامان دهی شود تا مراکز محله مختلف را در سطح شهر به یکدیگر متصل می کنند – در سال 91 به مسابقه گذاشته شد و به لطف خدا ما برنده این مسابقه شدیم. این پروژه با ساختی حدود 500 هزار مترمربع بزرگترین مجموعه تهران خواهد بود.

به همین دلیل در طراحی این پروژه سعی کردیم تا یک لند مارک جدید برای شهرمان ایجاد کنیم. کانسپت طرح پروژه پرنده ایست که دقیقاً در لحظه قبل از پرواز از روی زمین از او مجسمه ای ساخته شده است این پروژه نماد معماری ایران برای ماست که بعد از ساخته شدن، که ساخت آن بسیار پیچیده است به دنیا نشان خواهیم داد که ما در معماری نوین جهانی حضور داریم.

پس به  نظر شما این پروژه می تواند معرف معماری ایران در سطح بین المللی باشد؟ با توجه به پوسترهایی که در اینجا از این ساختمان دیدیم می خواهم از شما بپرسم که چرا به نظر شما این سازه متفاوت می تواند نماینده معماری ایران ما باشد؟

ببینید در گذشته معماری ایران در دنیا حرف های بسیاری برای گفتن داشته است ، منظور من کاشی کاری فوق العاده مساجد ایرانی نیست. به عنوان مثال گنبد سلطانیه در زمان خود بزرگترین گنبد آجری جهان است، در سفرنامه های بسیاری مثل سفرنامه مادام دیولافوا یا مارکوپولو نام این گنبد عظیم آمده است و شواهد بسیاری وجود دارد که گنبد کلیسای سانتا ماریا دل فیوره که بزرگترین گنبد آجری جهان است صد سال بعد با الهام از این گنبد زیبای ایران ساخته شده است.

 

آثار بسیاری در معماری ایران دارای ویژگی الهام بخشی و جهانی بودن هستند مانند زیگورات چغازنبیل و یا پرسپولیس. در نتیجه به نظر بنده به حذف تقلید از فرم های گذشته نمی توانیم معماری ایرانی جدیدی با همان ویژگی ها بسازیم .

گنبد راه حلی است برای پوشاندن دهانه های بزرگ با مصالح در دسترس آن زمان ، اما امروز با فناوری ساخت جدید راه های دیگری برای پوشاندن دهانه های بسیار بزرگتر وجود دارد.

دوران جدید نیازمند راه حل های جدید برای حل مشکلات است، به عنوان مثال برای ارتباط قطعاً از کبوترهای نامه بر استفاده نمی شود. نیازهای مردم امروز ما و خواسته هایشان به حدی تغییر کرده است که ما نیازمند یک معماری ایرانی پویا هستیم.

در نتیجه معماری ما باید توان رقابت با معماری دنیا را داشته باشد. همانطور که سینمای ما، موسیقی ما و غیره باید این توانایی را داشته باشند . ما می خواهیم در معماری قدرت دورانی را برگردانیم که ما در فناوری ساخت در دنیا حرف اول را می زدیم. قرار نیست ما دنبال روی تفکر غرب برویم .

می‌توانیم با به کار بستن دانش ، پشتکار و با استفاده از تجربه اساتید و خلاقیت جوانان کم کم مجدداً حرف اول را در جهان بزنیم.

اما به نظر می رسد که از لحاظ تکنیکی و تجربه های ساخته شده در معماری کنونی دنیا، فاصله عمیقی بین آنچه در حال حاضر در کشور صورت می پذیرد با پروژه های ساخته شده در کشورهای پیشرفته جهان مشهود است.

اول از همه عرض کردم ، آهسته آهسته . بله من هم با حرف شما موافق هستم ما باید از تجربه دنیا و از نیروهای متخصص کشورهای دیگر استفاده کنیم. دانش آموختگان ایرانی بسیاری در همان کشورهای پیشرفته که از آن‌ها یاد کردید ، مشغول کار یا فعالیت اند. به عنوان مثال، رییس گروه معماری دانشگاه ام ای تی (MIT) و رئیس اسبق گروه معماری دانشگاه هاروارد که از بزرگترین و مشهورترین مراکز آموزشی جهان هستند افراد ایرانی اند.

ما باید شرایطی فراهم کنیم تا این نیروهای متخصص به کشور برگردند. مطمئن باشید ما تجمیع سرمایه های فکری داخل و خارج کشور ما آن فاصله را بسیار سریعتر طی می کنیم. حتی نباید هراس از کمک گرفتن و استفاده از دانش غرب داشت؛ مگر ابن سینا کتاب هایش در دانشگاه های خارج از ایران سال های سال تدریس نشد؟ آیا این باعث شد که غرب در پزشکی عقب مانده بماند؟ یا تحت تاثیر تعالیم ایرانی قرار گرفت؟

اجازه بدهید از این بحث کمی فاصله بگیریم. می خواهم بدانم که چه چالش های دیگری پیش روی تحقق اهدافی که از آن نام بردید وجود دارد؟

اول از همه به نسل جوان اعتماد کافی وجود ندارد. من در دانشگاه ها می بینم که چه استعداد های خوبی مسیر پیشرفت را نمی دانند و کسی هم آن را به آن ها نشان نمی دهد. به عنوان مثال، کمپانی های بزرگ خودروسازی در کشورهای مختلف افرادی را به عنوان استعداد یاب به کار می گیرند تا بتوانند از تمام ظرفیت های ممکن در جهان برای تولیدات جدید استفاده کنند.

ما معماری را در کشور به عنوان آرایش نگاه می کنیم و بسیاری از کارفرماهای داخلی متوجه اهمیت معماری و معماری داخلی نیستند، نمی دانند که حتی با نگاه کاملاً اقتصادی، معماری می توانند سودبخش باشد. به عنوان نمونه، با هزینه ای بیشتر در مراحل طراحی می توان جلوی هزینه های آتی ساخت و ساز و بهره برداری بلند مدت از ساختمان را مرتفع نمود.

به نظر من با تخصیص حق الزحمه عادلانه در بخش معماری که مسلماً با مقادیر مصوب فرسنگ ها فاصله دارد می توان اولاً به مشاورین این فرصت را داد که به دور از تفکرات صرفاً اقتصادی وقت بیشتری برای ارائه طراحی منسجم تر صرف کرده ، از نیروهای با کیفیت بالاتر بهره برده و جدا از آن جوانان نیز بتوانند تعداد مراجعین کمتری دفاتر شخصی خود را پایه گذاری کنند.

یکی دیگر از مشکلات ما این است که منفعت کارفرما که قطعاً مهمترین مهره در صنعت ساخت و ساز است، در گرو رعایت نکردن اصول طراحی شهری و معماری مصوب ارگان های نظارتی مختلف است از تراکم های نامتعارف گرفته تا عدم رعایت اصول آتش نشانی ، سازه و … پس از دریافت پروانه های ساختمانی است. البته این مشکلات این روزها دامن بسیاری از دست اندرکاران صنعت ساختمان را گرفته است.

راهکارهای پیشنهادی شما برای حل معضلاتی که از آن ها نام برده اید چیست؟

اول از همه در مورد بحث آخر ارگان های نظارتی با اینکه بسیار جدی تلاش می کنند. باید باید اهتمام بیشتری در حوزه نظارت و بالاتر بردن استانداردها و کدهای ساختمانی بورزند اما بحث اصلی دلسوزی خود مردم برای شهرشان است.

مردم همان کارفرما هستند، همان معمارها هستند و همان پیمانکاران ، مجریان، بهره برداران و … هستند. باید فکری به حال شهرهای بیمارمان کرد. ما در راهنمایی و رانندگی توانستیم با فرهنگ سازی و حتی اعمال مجازات بستن کمربند ایمنی را حداقل در شهر تهران برای همه امری عادی و روزمره کنیم. حال از این دست اقدامات در دنیای معماری و شهرسازی امری شایسته خواهد بود.

در مرحله فرهنگ سازی قطعاً دانشگاه ها بهترین مکان برای اجرای این امر برای معماران خواهد بود. و نکته خیلی مهم اعتماد به نسل جوان است، برگزاری مسابقات عادلانه معماری به تعداد خیلی بیشتر از وضع موجود به جوانان امکان عرض اندام خواهد داد. نسل جوان ما پر از ایده های نو بوده و شاهد آن از طراحی برج آزادی تا پل طبیعت  بزرگراه مدرس تهران همواره وجود داشته است.

و اما سخن آخر.

گوته می گوید معماری ، موسیقی منجمد است . سمفونی شهر ما ریتم ندارد ، بعضی خیلی خوب می نوازند و بعضی خیر. پروژه های بسیار خوبی در این سال ها در تهران ساخته شده است. اکثر این پروژها از دل مسابقات معماری درآمده است، مسابقات معماری نتیجه حضور کارفرماهایی دانا و خردمند است. استفاده از معماران برای ما شهری بهتر خواهد ساخت حتی در پروژه های مسکونی کوچک.

معماری حرفه ای است متشکل از تیمی بسیار بزرگ ، طراحان ، مهندسین، مجریان، کارفرمایان ، مدیران و بسیار اشخاص دیگری در آن سهیم هستند.

کار تیمی در معماری امری ناگریز است. تمام پروژه های خوب دنیا محصول یک کار تیمی موفق است . دوست دارم از تمام تیم دخیل در تمام پروژه های خود تشکر کنم که بدون حضور آن‌ها مسلماً این ممکن محقق نمی گردید.