کودکان اعتیاد
کودکان اعتیاد خبرشهر –برای کودکانی که در یک خانواده معتاد رشد میکنند، ممکن است هیچ نقطه امن و پناهگاهی وجود نداشته باشد… کمبود ارتباطات اثربخش هیچ یک از اعضای خانواده معتاد حاضر نیست که درباره مشكل اعتیاد در خانواده صحبت کند چون قبول کردن و روبرو شدن با این موضوع برای اعضای خانواده بسیار سخت […]
کودکان اعتیاد
خبرشهر –برای کودکانی که در یک خانواده معتاد رشد میکنند، ممکن است هیچ نقطه امن و پناهگاهی وجود نداشته باشد…
کمبود ارتباطات اثربخش
- هیچ یک از اعضای خانواده معتاد حاضر نیست که درباره مشكل اعتیاد در خانواده صحبت کند چون قبول کردن و روبرو شدن با این موضوع برای اعضای خانواده بسیار سخت و دردناک است. به همین دلیل آنها به تدریج از یکدیگر فاصله گرفته و ارتباطشان کم میشود. با این حال، زمانی که احساسات دردناک آنها روی هم انباشته میشوند به یکباره عکسالعملهایی غیر عادی و شدید از خود نشان میدهند. بروز چنین رفتارهای غیر ارادی و خشن از اعضا، خانواده را به مرکز تولید و ایجاد بیوقفه آسیبها و ضربات روحی و روانی تبدیل مینماید.
- ضربات روحی و روانی به بخشی از زندگی روزمره هر یک از اعضای خانواده تبدیل شده و باعث میشود تا آنها نتوانند رفتاری متوازن و متعادل با یکدیگر داشته باشند. احساس گناه و شرمساری اعضای خانواده از رفتارهای غیر عادی و نامعقول عضو معتاد، به همراه فشارهای عصبی که برای انکار اعتیاد عزیزشان متحمل می شوند، باعث میشود تا آنها از درخواست کمک خودداری کنند. به همین علت است که اعضای چنین خانوادههایی در زندگی فعلی و آینده خود با انواعمختلف مشکلات روبرو میشوند. فرزندان خانوادههای معتاد ممکن است نقشها و مسئولیتهایی که وظیفه پدر و مادر آنها است را عهدهدار شوند و به دلیل اینکه اطلاعات زیادی در خصوص نحوه کنار آمدن با مسائل و مشکلات ندارند، احتمالاً در ارتباط برقرار کردن با دیگران یا در محیط کارشان نیز دچار مشکلات زیادی میشوند.
- زمانی که هیچ یک از اعضای خانواده درباره آنچه که بر سرشان آمده است صحبت نمیکند، کودکان مجبور میشوند تا خودشان به این فکر بیفتند که چگونه میتوانند مشکل اعتیاد و اثرات ناشی از آن را به تنهایی حل نمایند. اگرچه که صحبت کردن در خصوص همه مسائلی که در خانواده به وجود میآید ضروری نیست، اما عدم موشکافی و صحبت کردن در مورد مسائل مهم باعث بروز سوء تفاهم، سردرگمی و یا کجخیالی اعضای خانواده میشود. صحبت کردن و تجزیه و تحلیل مشکلات باعث میشود تا از بروز عصبانیت در خانواده پیشگیری شده و از تا حدودی از بروز مسائل و مشکلات روحی و روانی در مراحل بعدی زندگی جلوگیری گردد.
- مسائل و مشکلاتی که خانواده معتاد با آنها روبرو است موقتی نبوده و بلکه بدون وقفه ادامه دارد. برای کودکانی که در یک خانواده معتاد رشد میکنند، ممکن است هیچ نقطه امن و پناه گاهی وجود نداشته باشد؛ چون افرادی که کودکان باید به آغوش آنها پناه ببرند خودشان از مشکلات ناشی از بیماری اعتیاد در عذاب هستند و نمیتوان از آنها انتظار داشت که بتوانند توجه و محبت کافی به کودکان داشته و آنها را به طور کامل تحت حمایت خود قرار دهند. اگر برای بهبودی عضو معتاد خانواده اقدامی صورت نگیرد، تأثیرات ناشی از اعتیاد و رفتارهای ناهنجار و غیر معقولی که اعضای خانواده برای کنار آمدن با فرد معتاد و زندگی خانوادگی در پیش میگیرند به رفتاری عادی و دائمی تبدیل میشود. افراد خانواده معتاد همواره با ذهنی آشفته و دردناک زندگی میکنند و همیشه یا میخواهند از محیط خانه فرار کنند یا در برابر ديگر اعضا عصبانی و پرخاشگر میشوند. در صورت طولانی شدن زندگی در این شرایط ناخوشایند، اعضای خانواده در معرض مبتلا شده به انواع مشکلات روحی و روانی قرار خواهند گرفت.
تأثیر آسیبها بر کودکان
- ضربات روحی و روانی می تواند هم جسم و هم روح انسان راتحت تأثیر قرار دهد. اضطراب شدید میتواند قسمتی از سیستم عصبی مغز انسان كه احساسات و هيجانات را كنترل میكند(سيستم ليمبيك) را مختل كند. از آنجا که سیسم ليمبيك وظایف بسیار مهمی چون کنترل و تنظیم حالات روحی و روانی، اشتها و خواب انسان را بر عهده دارد در صورت مختل شدن فعالیت آن، رفتار و خلق و خوی اعضای خانواده معتاد نیز به شدت تحت تأثیر قرار میگيرد. بر هم خوردن تعادل درونی و روانی انسان میتواند به ایجاد ترس، خشم و غم و اندوه منجر شود. عدم توانایی در کنترل حالات روانی ممکن است به بروز اضطراب و افسردگی مزمن یا انواع مختلف اعتیادهای مواد مصرفی(اعتیاد به الکل، اعتیاد به مواد مخدر) و یا اعتیادهای رفتاری(اعتیاد به سکس، اعتیاد به قمار، اعتیاد به غذا، هموابستگی) منجر شود.
- وارد آمدن ضربههای روحی و روانی در دوران کودکی گاهاً بر رشد فکری و عقلی کودک نیز تأثیرات مخربی میگذارد که عوارض آن تا مدتها در وجود او باقی میمانند. اگرچه محیط پیرامون ما تا حدودی در شکلگیری جسم و روح ما نقش دارد، اما تربیت و محیط خانواده نقش اصلی را در شکلگیری شخصیت انسان بازی میکنند. کوچکترین رفتار و برخورد والدین با یکدیگر یا کسانی که مسئولیت سرپرستی کودک را بر عهده دارند، در شکلگیری شخصیت و خلق و خوی کودک و رشد فکری و جسمی او تأثیر میگذارد.
- در حقیقت رویدادها و تجربیات دوران کودکی از چنان قدرت و نفوذی برخوردار هستند که در تمامی طول عمر، ما را به حال خود رها نمیکنند و رفتار و کردار ما را تحت تأثیر قرار میدهند. در واقع محیطی که ما در آن زندگی میکنیم سیستم ليمبيك و وضعيت روحی و روانی ما را شکل میدهد. اميگدال، يعنی آن قسمت از مغز انسان كه واكنشهای مربوط به درگيری، فرار، و بی حرکت ماندن را بر عهده دارد در ابتدای تولد شکل گرفته و كاملاً فعال میباشد. به اين ترتيب کاملاً منطقی است كه يك نوزاد، كاملاً به درد و رنجی كه به او وارد میشود واكنش نشان میدهد. بخش هيپوكمپوس مغز كه وظيفه ارزيابی و تجزيه تحليل رفتارها را بر عهده دارد و تشخيص میدهد كه آيا خطری انسان را تهديد میكند يا نه، تا پيش از چهار يا پنج سالگی به طور كامل فعال نمیشود. علاوه بر اين، قسمت کورتکس پریفرانتال، تا قبل از رسيدن كودك به سن يازده سالگی يا اندكی بيشتر كامل نمیشود. به اين ترتيب هنگامی که كودكی دچار ترس میشود، به هيچ وجه درك نمیكند كه چه حادثهای در اطراف وی رخ داده است. کودکان از توانایی لازم برای درك و شناخت عاملی كه باعث ترس میشود و ميزان خطری كه آنها را تهديد میكند محروم هستند. به همین دلیل آنها برای كمك به برقراری آرامش خود، به يك عامل بيرونی نياز دارند و اين عامل در بيشتر مواقع والدين کودک هستند. حتی يك حيوان دست آموز خانگی يا يك خردسال بزرگتر دیگر نیز میتواند برای به دست آوردن آرامش به كودكی كه دچار ترس و نگرانی شده است كمك كند.
- اگر كودكی كه دچار ترس و وحشت شده است از حمایت اطرافيانش برای به دست آوردن آرامش محروم باشد، ذهن وی با یک مشكل جدی روبرو میشود؛ چرا که درک و فهم او به اندازه كافی برای درك مسائل و رويدادهایی كه در اطرافش میگذرد رشد نكرده است. اين گونه رخدادها در ذهن و حافظه كودك غیر قابل درك و هضم بوده و لذا اثرات مانداگاری در ذهن وی میگذارند.
- سيستمهای عصبی ما انسان ها حالت کاملاً مستقل ندارند، بلكه با سيستمهای عصبی كسانی كه در اطراف ما قرار دارند نیز در ارتباط هستند و همين ارتباط به ما كمك می كند تا جسم و روان خود را كنترل کرده و تحت نظم و قاعده درآوريم. كودكان به ارتباط بیوقفه عاطفی و احساسی با والدين خود نياز دارند تا شخصيت آنها برای انتخاب راه و مسير مورد نظرشان رشد کرده و تکامل یابد . به بيان ديگر تنها از طريق روابط مؤثر و موفقیتآمیز است كه ما میتوانيم از استقلال فكری لازم برخوردار شویم. در شرایطی که يكی از والدين معتاد است و و الگوی خوبی برای ايجاد توازن و تعادل در رفتار سایر اعضای خانواده محسوب نمیشود، كودكان در فراگيری مهارت های زندگی با مشكل روبرو میشوند. در چنين خانوادههایی، كودكان از هر آنچه که در اطرافشان میگذرد تأثير میپذيرند. حوادثی كه در اطراف كودکان و در محيط خانواده آنان رخ میدهد نه تنها در روح و روان آنها تأثير میگذارد، بلكه سيستم عصبی آنها را نيز تحت تأثير قرار داده و در اغلب موارد به ايجاد مشكلات روحی و روانی و اختلالات دوران پس از ضربههای روحی منجر میشود.
- گرد آورنده:سروان عابدین پناهی/ مسئول اطلاع رسانی معاونت اجتماعی غرب استان تهران
منبع خبر «عیسی وحدت جوان» است و پایگاه خبری تحلیلی خبرشهر در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد ( 72285 ) را همراه با ذکر موضوع به شماره 09351515083 پیامک بفرمایید.با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه پایگاه خبری تحلیلی خبرشهر مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
برچسب های :